جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

پیش گفتار مؤلف

زمان مطالعه: 2 دقیقه

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین

و الصلاة و السلام علی اشرف الأنبیاء المرسلین

و افضل السفراء المقربین، محمد خاتم الرسل و النبیین

و علی اهل بیته الأماجد المتقدمین، الذین رفع بهم أعلام الدین

و أذل أعناق الجاحدین، و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین من الأولین و الآخرین

و بعد چنین گوید: بنده گنه کار، و شرمنده تبه روزگار، نورالدین بن محمد جعفر بن عبدالصمد الموسوی الجزایری غفرالله له و لوالدیه و جده، و اصلح امرهم و حقق املهم و مناهم، که: چون متذکر ایام گذشته خود شده و دیدم که عمر بگذشت به بی حاصلی و بوالهوسی، نه برای دنیای خود فکری و نه از برای سفر آخرت خود زادی مهیا نموده، قطع نظر از سایر مهمات و باقی عقبات، بی اختیار به بحر تفکر غوطه ور شده و به وادی تدبر قدم نهاده و دیدم چاره منحصر است به توسل به خانواده محمدی صلی الله علیه و اله و سلم، چنان که فیض گوید:

سالک راه حق بیا، نور هدی زما طلب

نور حقیقت از در عترت مصطفی طلب

هست سفینه ی نجات، عترت و ناخدا خدا

دست در آن سقیفه زن، دامن ناخدا طلب

دمبدمم به گوش هوش، می فکنندم این سروش

معرفت ار طلب کنی، از برکات ما طلب

خسته ی درد را بگو، هرزه مگرد کو به کو

از بر ما شفا بجو، از دم ما دوا طلب

مفلس بینوا بیا، از بر ما ببر نوا

صاحب مدعا بیا، از دم ما دعا طلب (1)

در تأمل کیفیت توسل بودم که از مبدء فیاض ملهم شدم که مختصری از شئونات و خصایص و مناقب یکتا صدف بحر امامت، و یگانه کوکب چرخ ولایت، دختر گرامی حیدر صفدر، گوهر دریای عصمت و طهارت، کوکب آسمان عفت و خدارت، در بحر نبوت و ولایت، صدف دریای خلافت و وصایت، آسیه اسوت، هاجر رتبت، مریم طینت، ساره سیرت، خدیجه آیت، زهرا دلالت، مخدره ی دو جهان، و مصیبت زده ی دوران، أعنی: عقیلة القریش، أم المصائب، و قرینة النوائب، العصمة الصغری، و الناموس الکبری، محبوبة المصطفی، و قرة عین المرتضی، شقیقة الحسن المجتبی و الحسین المرمل بالدماء، بنت الزهرة الزهراء، زینب العظمی- روحی و ارواح العالمین فداها- [را] به خامه ی شکسته، و قلم نالایق خود به رشته تحریر درآوردم. و ضمنا از مقام منیع آن خدر رسالت خواستگار اصلاح امور خود و سایر برادران دینی و اخلاء روحانی و نجات از عقبات و هلکات دنیویه و اخرویه شوم.

امید که این اوراق ناقابل، قبول عتبه درگاه این مکرمه محترمه بگردد.

نملة جائت برجل من جراد

تو سلیمانی کن ای نیکو نهاد

ان الهدایا علی مقدار مهدیها

لیس الهدایا علی مقدار من هدایا

و اهل فضل و کمال در او به دیده ی قبول و رضا بنگرند چرا که گفته اند:

فعین الرضا عن کل عیب کلیلة

کما ان عین السخط یبدوا المساویا

و نامیدم آن را به «خصایص الزینبیه«؛ و کلیه ی مطالب را در ضمن مقدماتی و چند خصیصه نگاشتم و در ضمن بعضی خصایص اشاراتی و بشاراتی نیز رقم، رفته پس شروع نمایم به مقصود بعون الله الملک المعبود.


1) دیوان علامه ملا محمد حسن فیض کاشانی، انتشارات اسوه، ج 2، ص 134- 135 با اندک اختلاف.