زمان مطالعه: < 1 دقیقه
وقتى به دل داغ برادر ماند و زینب
یک کربلا غم در برابر ماند و زینب
وقتى شهادت حرف آخر را رقم زد
غمنامه تنهاى بىسر ماند و زینب
وقتى خزان بر سرخى آلالهها زد
صحرایى از گلهاى پرپر ماند و زینب
وقتى که آتش با قساوت همزبان شد
در خیمهها توفان آذر ماند و زینب
وقتى غزالان حرم هر سو رمیدند
موى پریشان، دیده تر ماند و زینب
وقتى فضا خالى شد از پرواز یاران
یک آسمان بىکبوتر ماند و زینب
تا کربلا در کربلا مدفون نگردد
در نینوا فریاد آخر ماند و زینب
دیدیم جاى گریه، جاى ناله کردن
«قد قامت» غوغاى دیگر ماند و زینب
دست على از آستینش شد نمایان
روح شجاعتهاى حیدر ماند و زینب
هنگامهاى دیگر به پا شد کربلا را
اوج تعهد، حفظ سنگر ماند و زینب
تکمیل نهضت در بیانش جلوهگر شد
وقتى پیام خون رهبر ماند و زینب
عبدالعلی صادقی
***