حضرت زینب (سلام الله علیها) با بیان وقایع کربلا و رساندن خبر شهادت امام حسین (علیه السلام) و یارانش، زمینه را برای یک انقلاب علیه بنی امیه آمده کرد. او با خطبه ها و سخنرانی ها و اعمال خویش درباره ی شهادت واقعه ی کربلا هدفی جز برچیدن نظام کفر اموی نداشت، می خواست بساطی را که به ناحق گسترده شده است از میان بردارد و مدعیان دروغین اسلام را رسوا سازد.
برنامه های حضرت زینب (سلام الله علیها) کاملا منظم، دقیق و حساب شده بود، برنامه ی او شناخت جبهه ی تبلیغ و نبرد و بهره برداری از شهادت و به ثمر رساندن نهال پیکاری که با خون سیدالشهداء کاشته شده بود، همه جا جلوه گری می کرد. به خاطر همین، یکجا احساسات و عواطف را تحریک و در جایی دیگر، با خطبه و استدلال با آیه های قرآنی دشمن را محاکمه می کرد و در آنجا که امام زمانش در خطر بود- مانند عصر روز عاشورا و مجلس عبیدالله- به دفاع از او برخاست و فریاد زد: «به خدا قسم تا زنده هستم نمی گذارم امام کشته شود«.(1) حضرت زینب (سلام الله علیها) در کنار نعش برادر با ناله های سوزناک خطاب به پیغمبر فرمود: «هذا حسینک مرمل بالدماء، مقطع الاعضاء…» ای جد بزرگوار این بدن پاره پاره حسین توست و در مجلس یزید با گفتن «سوقک بنات رسول الله» و در اربعین با کلمات «یا اخاه یا بن امام» و هنگام ورود به مدینه با گفتن واژه هایی چون «یا رسول الله انی ناعیه الیک فی الحسین«(2) احساسات خشم آلود را علیه دشمن برانگیخت و در بازار کوفه که احساسات مردم کاملا تحریک شده
بود، راه مناظره و جدل را در پیش گرفت و با خواندن خطبه ای، با بیان کلماتی مانند «وای بر شما» مردم را منقلب کرد.
سرانجام حضرت زینب (سلام الله علیها) توانست پیام های حماسه ی سرخ کربلا را به گوش مردم برساند و آن ها را از خواب غفلت بیدار کند که او «پیامبر بیداری» بود.
سر نی در نینوا می ماند اگر زینب نبود
کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود
عباسعلی اخوان ارمکی
1) قمی، عباس، نفس المهموم، ص 96.
2) محلاتی، ذبیح الله، ریاحین الشریعة، ج 3، ص 204.