نام حضرت زینب سلاماللهعلیها
هنگامى که آن حضرت، متولّد شد، مادرش حضرت زهرا سلاماللهعلیها او را نزد پدرش امیرالمؤمنین علیهالسلام آورده گفت: این نوزاد را نامگذارى کنید. با این که معمول است غالباً والدین نام فرزندان خود را انتخاب میکنند، ولی حضرت فرمود:
من از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله در این کار جلو نمىافتم. در این ایام، حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله در مسافرت بودند. پس از مراجعت از سفر، امیر المؤمنین علیهالسلام به حضرت عرض کرد:
«نامى براى این نوزاد انتخاب کنید.»
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود:
«من بر پروردگارم، در این امر، سبقت نمىگیرم.»
در این هنگام جبرئیل فرود آمده، سلام خداوند بزرگ را به پیامبر ابلاغ کرده و گفت:
«نام این نوزاد را «زینب» بگذارید!» (1)
خداوند این نام را براى او برگزیده است. آن گاه مصائب و مشکلاتى را که بر آن حضرت وارد خواهد شد، بازگو کرد. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله گریست همان طور که هنگام ولادت امام حسین علیهالسلام گریست، و فرمود:
«هر که بر مصیبتهای این دختر بگرید مانند آن است که بر دو برادرش، یعنی حسن و حسین علیهماالسلام گریسته باشد.» (2)
زینب از واژه «زنب» است از باب فرح یعنی فربه شده (3) و به معنای درخت خوشبوی نیکو منظر و یا این که «زین أب» بوده است؛ یعنی زینت پدر، که به اعتبار همین معنا از آن مخدره به «زین أبیها» در مقابل «ام أبیها» تعبیر شده است.
البته برای این دو معنای اول به معنای فربهی و درخت نیکو نظر نیز مناسبات عرفانی وجود دارد، چنان که معنای فربهی اشاره به اجتماع کمالات در آن بانوی بزرگوارست، چرا که فربهی از امور اضافیه است و نسبت به اجناس و اصناف و اشخاص فرق می کند. پس فربهی حیوان به کثرت گوشت و پیه آن، و فربهی در درختان کنایه از کثرت شاخ و برگ و میوه، و فربهی در انسان اشاره به وفور صفات حسنه و اوصاف پسندیده است؛ و چون عقیله خاندان رسالت، مجموعه از صفات کمالی را دارا بوده، مخصوص به این اسم شریف گردیده است.
اما مناسبت درخت «نیکو منظر» به آن حضرت نیز واضح است، چنانکه در کنایات و اشارات عرب به هر شخص بزرگ و هر چیز نفیس تعبیر درخت، میشود.
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود:
«أَنَا وَ عَلِیٌّ مِنْ شَجَرَةٍ وَاحِدَة؛ (4)
من و علی از یک درخت هستیم.»
و در آیه شریفه هم میفرماید:
«کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَة؛ (5)
مثل و داستان کلمه پاک، بسان شجره پاک است.»
چون زینب سلاماللهعلیها بزرگ زنان عرب است و وظیفهاش ابقای دین مبین، نگهداری از فرزندان سید المرسلین و شفاعت گنهکاران است؛ از این رو موسوم به زینب شد و در واقع نیکمنظری او به واسطه کمالات او بوده است.
بعضی نیز گفتهاند که زینب به معنای بلاکش باشد، چون معلوم بوده که چه بلاهایی به آن بانوی بزرگوار خواهد رسید و چه مشقتهایی را متحمل خواهند شد، از این رو به زینب ملقب گردید.
ولی اکثراً معانی زینب را متشکل از دو کلمه «زین»و «اب» به معانی «زیور» و «پدر» میدانند به معنی زینت پدر، که در این صورت به معنی مایه زینت و آراستگی پدر آمده است، زینت بودن برای پدر فخر است، اما زینت پدری همچون علی علیهالسلام که سرور عالمیان، امیر مؤمنان، مولای متقیان، برادر و وصی پیامبر صلیاللهعلیهوآله بنده برگزیده خداست، افتخاری بینهایت و عظمتی بیمانند است.
همچنان که در طول زندگانی زینب کبری، به ایشان زین ابیها نیز میگفتند، آن چنان که به مادر آن مکرمه، امّ ابیها میگفتند و زین أبیها در مقابل أم أبیها قرار گرفت و به راستی که زینب برای پدر و مکتب و مرام او زینتی بوده است.
دختری چون زینب سلاماللهعلیها با نفس قدسی و این همه کمالات، نه تنها زینت پدر، بلکه زینت عالم است؛ کسی که دیده عالم به انوار وجودش روشن و منور است.
چند بُعدی بودن حیات زینب سلاماللهعلیها و پردامنه بودن صفات عظیمش سبب شد که این بانو دارای القاب متعدد باشد و هر فرد و گروهی او را به صفتی خاص معرفی نماید، صفات برجستهای که هیچ یک از زنان عصر او از آن بهرهای نداشتند.
1) عوالم العلوم و المعارف، ج11، ص 947.
2) ریاحین الشریعه، ذبیحالله محلاتی، ص39.
3) لغتنامه، دهخدا.
4) کشف الغمة فی معرفة الأئمة، اربلی، ج1، ص295.
5) سوره ابراهیم، آیه 14.