زمان مطالعه: < 1 دقیقه
عشق اگر عشق است سرگردانِ راه زینب است
ناز و مهر مهرورزان از نگاه زینب است
زن نگو مردان عالم مانده در مردانگیش
تابش خورشید غیرت از پگاه زینب است
یک زن و این قدر، قدر و منزلت نزد خدا
برترین سوگند مهدی هم به جاه زینب است
گاه و بیگاه از دو چشمم اشک میبارد بر او
این بِلاتکلیفی چشم از نگاه زینب است
هایهایش هوهوی باد است در گیسوی بید
شیون باد خزان از آهآه زینب است
حق به عشق او حجاب کعبه را انداخته
رنگ رخت کعبه از رخت سیاه زینب است
یک طرف خورشید امید است به روی نیزهها
در کنار نیزه ی خورشید، ماه زینب است
اشک و آه و ناله ایتام سربازان او
دختری کوچک علمدار سپاه زینب است
محمود کریمی
***