زمان مطالعه: < 1 دقیقه
وقتی که اهل بیت علیهم السلام وارد مدینه شدند، ام البنین علیهاالسلام کنار قبر پیامبر با زینب کبری علیهاالسلام ملاقات کرد و گفت: «ای دختر امیر مؤمنان! از پسرانم چه خبر؟«
زینب علیهاالسلام فرمود: همه کشته شدند.
عرض کرد: جان همه به فدای حسین! بگو از حسین چه خبر داری؟
فرمود: حسین را با لب تشنه کشتند.
ام البنین تا این سخن را شنید، دو دست خود را بلند کرد و بر سرش زد، و با صدای بلند و گریان می گفت: «وا حسیناه«!
زینب علیهاالسلام فرمود: ای ام البنین! از پسرت عباس یک یادگاری آورده ام. ام البنین گفت: آن یادگاری چیست؟
زینب علیهاالسلام سپر خون آلود عباس را بیرون آورد. و ام البنین با دیدن آن دلش سوخت و بی هوش افتاد! (1)
1) تذکرة الشهداء، ملا حبیب کاشانی، ص 443؛ به نقل از سوگنامه آل محمد علیهم السلام، ص 516.
