جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

مقام رأس الحسین

زمان مطالعه: 3 دقیقه

هنگامى که کاروان اسرا و سرهاى بریده ی شهدا را به سمت دمشق مى‌بردند، سرمبارک امام حسین علیه السلام در پایان همه ی سرها و مقابل زنان و اهل بیت حرکت داده مى‌شد.

پس از ورود کاروان، یزید (لعنة الله علیه(، سر مبارک را طلبید، آن را در حالى ‌که در تشتى ‌از طلا بود، در مقابل او گذاشتند، زنان در پشت آن نشسته، سکینه و فاطمه به آن‌ مى‌نگریستند و مى‌گریستند. سپس مردم به داخل مسجد آمدند، یزید با چوب بر دندان‌هاى مبارک مى‌زد(1) و مى‌گفت:امروز در مقابل روز بدر!(2)

ابو برزه ی اسلمى به یزید مى‌گفت: این چوب را از لب‌ها بردار که پیامبر صلى الله علیه و آله را دیدم براین لب‌ها بوسه مى‌زد.(3) آنگاه به فرمان یزید سر مبارک را از مجلس بیرون برده و به همراه ‌سایر سرهاى شهدا، سه روز بر باب القصر آویزان کردند.(4) پس از آن مدت، سر مبارک‌ امام حسین علیه السلام را پایین آورده و در گوشه ی شمال شرقى مسجد در اتاقکى قرار دادند. این ‌سر چند روز در این مکان قرار داشت. بعدها در آن‌جا به یاد بود این حادثه ی غم انگیز بقعه‌اى ساختند که به «رأس الحسین علیه السلام» مشهور شد.(5)

این مکان در کنار محراب و مسجد «امام زین العابدین علیه السلام» در داخل اتاقی به ابعاد 4×3 متر قرار دارد و در جدار داخلی گنبد آن، اسامی ائمه نقش بسته است. در داخل شبستان مقام امام سجاد علیه السلام قابی از نقره و بسیار کوچک به اندازه ی سر یک انسان در داخل دیوار به یاد محل قرار دادن سر مبارک حضرت جاسازی شده است. در سمت چپ این قاب نقره ای، شبستان و یا اتاقی که از آن یاد کردیم به وسیله ی دری آهنین جدا می شود. در سمت چپ آن ضریحی کوچک از نقره و به صورت مستطیل با ابعاد 5 / 1×1 متر دیده می شود. داخل این ضریح، پایه ای مستقر شده و بالای آن سنگی با پوشش قرمز رنگ قرار داده شده است.

درباره ی محل دفن سر نواده ی پیامبر خدا صلى الله علیه و آله اختلاف است. مورّخان شیعه معتقدند که ‌سر مبارک آن حضرت به وسیله ی حضرت سجاد علیه السلام به کربلا باز گردانیده و کنار جسد مطهّر آن حضرت به خاک سپرده شده است.(6) بعضى از آنان نیز معتقدند که در کنار بدن ‌مقبره حضرت على علیه السلام در نجف اشرف مدفون شده و لذا در بالاى سر امام على علیه السلام ‌زیارت امام حسین علیه السلام نیز سفارش شده است.(7)

در این میان، کسانى چون ابن جوزى، ابن ایاس، قلقشندى، مقریزى و سایر مورخان اهل سنت گفته‌اند سر مبارک در خزانه ی یزید بود، سپس او را کفن کرده و در باب‌الفرادیس (نزدیک حرم حضرت رقیه) به خاک سپردند. بعدها خلفاى فاطمى آن را از باب الفرادیس به عسقلان مصر و سپس به قاهره منتقل کردند و در قصر زمرد به خاک‌ سپردند که اکنون مقام رأس الحسین علیه السلام در آنجا معروف است.(8)

روایت دیگرى حاکى است که سر مبارک تا دوران سلیمان بن عبدالملک در خزانه ‌بنى‌امیه بود و او دستور داد سر را آوردند، در حالى که تنها استخوان سفیدى از آن باقى ‌بود و داخل کیسه‌اى قرار داشت. پس از معطر ساختن، آن ‌را کفن کرده و در قبرستان ‌مسلمانان (احتمالاً باب الصغیر) به خاک سپردند. پس از آن ‌که عمر بن عبدالعزیز به‌ خلافت رسید، از محل دفن سر جویا شد و آن محل را شکافت و سر را برداشت و کسى‌ نمى‌داند چه کرد؟ بعضى معتقدند به کربلا فرستاد تا در کنار بدن مطهر به‌خاک سپرده‌شود.(9) در هر حال، این مکان یکى از شریف‌ترین اماکن است.


1) طبری، تاریخ الطبری، ج 6، ص 267؛ ابن اثیر، الکامل فی تاریخ، ج 4، ص 35؛ ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج 8، ص 192.

2) در روز بدر بسیاری از بزرگان بنی امیه به دست علی علیه السلام و سپاه اسلام کشته شدند و این کینه ای بود که آل ابی سفیان و بنی امیه همواره از بنی هاشم به دل داشتند. سخن وی که بیانگر کینه های جاهلی است بدین معنی است که انتقام روز بدر را امروز گرفته ایم.

3) طبری، همان کتاب، ج 6، ص 267؛ ابن صباغ مالکی، الفصول المهمه فی معرفة الائمه، ص 183؛ باقر شریف القرشی، حیاة الامام حسین، ج 3، ص 374.

4) خوارزمی، مقتل الحسین، ج 2، ص 75؛ ابن کثیر، همان کتاب، ج 8، ص 204.

5) نویری، نهایة الارب فی متون الادب، ترجمه مهدوی دامغانی ج7، صص 205 – 203؛ ابن بطوطه، الرحله ص 65.

6) ابن شهر آشوب، المناقب الائمه، ج 2، ص 200؛ سبط بن جوزی، تذکرة خواص الامه فی معرفة الائمه، ص 150؛ فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص 165؛ ابن طاووس، اللهوف علی قتلی الطفوف، ص 112.

7) مجلسی، بحارالانوار، ج 45، ص 178و ج 100، ص 293 ـ 257؛ عباس قمی، سفینة البحار، ج 1، ص 492.

8) محمد زکی ابراهیم، مراقد اهل بیت بالقاهره، ص 45 ـ 27.رأس الحسین در قاهره یکی از اماکن زیارتی و مقدس مردم است کخ در داخل مسجدی قرار دارد و ضریحی پیرامون آن را احاطه کرده است. از اول تا 15 شعبان هر سال در رأس الحسین قاهره که از اهل سنت و شافعی هستند، تولد امام حسین علیه السلام را جشن می گیرند.

9) نویری همان کتاب، ج 7، ص 213 ـ 208.