پدر بزرگوارش أمیرالمؤمین- صلوات الله و سلامه علیه- فرمود- چنانچه در کتاب کافی است-:
الإیمان له أرکان أربعة: التوکل علی الله، و تفویض الأمر إلی الله، والرضا بقضاء الله، و التسلیم لأمر الله تعالی (1)
از برای إیمان چهار رکن می فرماید: یکی توکل و اطمینان قلب و اعتماد به خداوند- عز اسمه-، دیگری واگذاشتن کارهای خود به خدا، سومی راضی بودن به قضای خدا، چهارم تسلیم و گردن نهادن از برای کار خدای- عزوجل.
بدان که تتبع أحوال حضرت زینب- سلام الله علیها- دلالت می نماید که أرکان إیمان به نحو کامل در حضرتش مجتمع بوده و در استدلال بر این دعوی همان سخنی را که در مجلس عبید زیاد- علیه اللعنه- فرموده است چنانچه سید در لهوف نقل فرموده کافیست:
پسر زیاد گفت: کیف رأیت صنع الله بأخیک و أهل بیتک؟! گفت: چگونه دیدی کار خدا را با برادرت و خویشاوندت؟! فقالت: ما رأیت إلا جمیلا! هؤلاء قوم کتب الله علیهم القتل، فبرزوا إلی مضاجعهم، و سیجمع الله بینک و بینهم، فتحاج و تخاصم، فانظر لمن الفلج یومئذ؟! ثکلتک أمک یابن مرجانة! فرمود: بجز نیکوئی ندیده ام! آنان جمعی بودند که خدای- سبحانه- مقرر فرمود بر آنها کشته شدن را، پس به خوابگاه خود
رهسپر شدند و در آنجا خوش بخفتند، و زود باشد که خدای تعالی جمع کند میان تو آنها، و با تو محاجه و خصومت شود، پس بنگر در آن روز حجت کدام غالب شود و ظفر که را بود؟! مادر به مرگت نشیند ای پسر مرجانه! آلخ (2)
این نمط سخن گفتن با مثل جبار عنیدی مانند عبید زیاد، با تنهائی و بیکسی، دال بر کمال توکل و اطمینان به عنایت پروردگار است، و هم دلالت بر قوت رضا دارد، خصوص این که می فرماید: بجز خوبی و نیکوئی از طرف خداوند- سبحانه- ندیده ام، و هم دلالت بر کمال تسلیم و تمام تفویض می نماید چنانچه واضح است، و هم این دلالت در خطبه ی معروفه ی حضرت در مجلس یزید و آن همه که یزید را سب و شتم می فرماید و طعن و دق (3) می نماید و او را بیقدر می پندارد، آشکار است- چنانچه در محل خود مذکور می گردد.
1) أصول کافی، با ترجمه و شرح مرحوم آیة الله کمره ای، چ أسوه، 4 / 152 (باب خصال المؤمن، ح 2(؛ با این تفاوت که به جای «تعالی«، «عزوجل» دارد.
2) الملهوف (ط. حسون(، ص 201 (در متن این طبع، بجای «ثکلتک» آمده: «هبلتک«(.
3) دق: سرزنش، مؤاخذه.