– چون امام حسین علیهالسلام برای آخرین وداع سوی خیمه آمد، از جمله سخنانی که به زینب سلاماللهعلیها فرمود:
«یَا أُخْتَاهْ لاَ تُنْسِینِی فِی نَافِلَةٍ اللَّیْلِ؛
خواهر جان مرا در نماز شب فراموش مکن.»
از جنبه عبادی و صبر و ایثار که بگذریم، خود همین سفر تاریخی و تحمّل آن همه مرارت و مصیبت که در طول تاریخ بشریت کم نظیر و یا بینظیر است و قیام در برابر طاغوتها و ستمگران زمان و رسوا ساختن و محکوم کردن آنها، با آن سخنان نافذ و خطبههای آتشین که اظهار هر جملهاش احتمال خطر جانی برای خود او و دیگران داشت و درک و رشد دادن به مردم جاهل و نادان و همچنین جرأت دادن به بزدلان ترسویی که خود را در برابر یاغی زمان و یا مشتی درهم و دینار باخته بودند و مذمت کردن آنها در فروختن سعادت ابدی و آخروی، به دنیای فانی و بیدار کردن مردمی که گول تبلیغات دستگاه دیکتاتوری بنی امیه را خورده و امام حسین را به عنوان اخلالگر واجب القتل میدانستند و رساندن پیام مقدس حجت زمان و سرور آزادگان به اقصی نقاط جهان حتی به گوش یهودیان و مسیحیان و بیگانگانی که در مجلس یزید برای تماشا یا تبریک آمده بودند و خلاصه انجام یک سلسله رسالتهایی الهی و تاریخی که پشت مردان جهان از حمل آنها خم میشود و از عهدهشان خارج است، هر کدام آنها عبادت بزرگی بود که این بانوی بزرگوار انجام آن را به عهده گرفت و غایت خضوع و تسلیم خود را بدین وسیله به پیشگاه مقدس پروردگار خویش اظهار نمود. (1)
1) عوالم العلوم و المعارف، ج11، ص 953.