از نظر اُدبا، فصاحت و بلاغت دو صفت مترادفی هستند که بیشتر اوقات درباره سخنرانان و گویندگان اعمال میشود.
فصاحت به معنای فصیح و شمرده سخن گفتن و بلاغت به معنای رسا حرف زدن است.
چه بسا افرادی که فصاحت دارند ولی بلاغت ندارند و برعکس. اما حضرت زینب سلاماللهعلیها از هر دو صفت بهرهمند بود که بزرگان ما در این رابطه سخنانی دارند.
1- جاحِظ که خود از ادیبان عرب است و در این رشته کم نظیر می باشد از خُزَیْمَة روایت کرده که پس از شهادت حضرت امام حسین علیهالسلام وارد کوفه شدم که همزمان با ورود اسیران اهل بیت در کوفه و زمان ایراد خطبه توسط زینب سلاماللهعلیها بود، من هیچ زن اسیر و اماندادهای را گویاتر از او ندیدم، چنان سخن میگفت که گویی سخنان از زبان علی علیهالسلام خارج میشدند.
2- نیشابوری در شرح حال و عظمت و مقام زینب سلاماللهعلیها سخنانی دارد که بسیار پر جلوه و با شکوه است، او در عبارتی بس کوتاه همه گفتنیها را راجع به زینب سلاماللهعلیها بیان کرد و چنین گفت: «زینب در فصاحت و بلاغت، در پارسایی و عبادت مانند پدرش علی علیهالسلام و همانند مادرش زهرا سلاماللهعلیها.»
3- علامه مامقانی با استناد به خطبههای زینب سلاماللهعلیها در وصف شیرینی و رسایی سخنانش میگوید: «او در فصاحت و بلاغت چنان بود که گویی زبان علی علیهالسلام در کام داشت و این مدعی را میتوان از خطبههای او دریافت.» (1)
4- ابونصر لبنانی نیز درباره جرأت و بلاغت زینب سلاماللهعلیها سخنانی دارد که ترجمه و مضمونش این است: «حجت و قوتی که از زینب سلاماللهعلیها در واقعه کربلا و پس از آن دیده شد، جرأت و بلاغت او، به اندازهای است که حتی بدان مثل زده شد و مورخان و نویسندگان بدان گواهی دادهاند.»(2)
1) تنقیح المقال، مامقانی، ج3، ص79.
2) سیمای حضرت زینب، تاج لنگرودی«واعظ»، ص64.