فاطمه، دختر اسد بن هاشم بن عبد مناف که همسر ابوطالب عموی رسول خدا صلیاللهعلیهوآله و مادر علی علیهالسلام، طالب، عقیل و جعفر، است. نخستین زن بنیهاشم که به همسری مردی از بنیهاشم درآمد و نیز اولین زن هاشمی که برای مرد هاشمی فرزند آورد و فرزند وی نیز خلیفه اسلام گردید.
زن مستجاب الدعوهای که چون پرده خانه کعبه را گرفت و درخواست کرد که خدا درد زایمان را بر او آسان کند، دیوار کعبه شکافته شد و او به درون کعبه رفت و علی علیهالسلام را در آنجا به دنیا آورد.
زمانی که محمد صلیاللهعلیهوآله تحت سرپرستی عمویش ابوطالب قرار گرفت، فاطمه بنت اسد نیز برای او، همچون یک مادر بود. فاطمه مثل یک مادر به وی مهر میورزید و همیشه او را بر فرزندان خود مقدم میداشت؛ به طوری که پیامبر این نکته را بارها بر زبان آورد و از او به نیکی یاد کرد.
فاطمه بنت اسد یازدهمین فرد و دومین زنی بود که مسلمان شد و اندکی پس از پیامبر به همراه حضرت علی و فاطمه زهرا علیهماالسلام به سوی مدینه هجرت کرد و در محلی به نام قبا به ایشان پیوست. پیامبر مدّتی قبل به نزدیک مدینه رسیده بود و در این مکان منتظر آمدن حضرت علی علیهالسلام بود.
او در کنار بستگان خود در مدینه زیست؛ در مجلس عروسی حضرت علی و فاطمه زهرا علیهماالسلام حضور داشت؛ دو نوه خود حسن و حسین را دید و در سال چهارم هجرت وفات کرد.
فاطمه به خاطر محبتها و فداکاریهایی که در حق رسول خدا روا داشته، آنقدر مورد احترام و تکریم پیغمبر صلیاللهعلیهوآله واقع شد که، وقتی در مدینه از دنیا میرفت، پیامبر را وصی خود قرار داد و آن حضرت هم وصیت فاطمه را پذیرفت، در آن روز رسول خدا پیراهن خود را به عنوان کفن به او پوشانید و بر جنازه او نماز کاملی خواند، در قبر او خوابید و پیوسته از فاطمه با خیر و نیکی یاد میکرد.
تا جایی که اصحاب با تعجب از پیغمبر صلیاللهعلیهوآله پرسیدند:
«ای رسول خدا، تاکنون ندیده بودیم، به جز فاطمه برای شخص دیگری، این گونه رفتار کرده باشید.»
حضرت پاسخ داد:
«به یاد ندارم، بعد از ابوطالب کسی بیشتر از این زن به من خدمت کرده باشد! بدین جهت من هم پیراهنم را به او پوشاندم، تا از حلههای بهشتی نصیب او گردد و در قبر خوابیدم تا بدین وسیله فشار و سختی قبر بر او آسان گردد.» (1)
آری، این فاطمه، جده حضرت زینب، مادر حضرت علی علیهالسلام و زن عموی پیغمبر صلیاللهعلیهوآله است که، اینگونه مورد ستایش رسول خدا قرار گرفته که حتی گاهی پیغمبر او را مادر خطاب میکرد.
1) بصائر الدرجات، صفارقمی، ج1،ص 287؛ ریاحین الشریعه، ذبیحالله محلاتی، ج3، ص10.