زمان مطالعه: < 1 دقیقه
زمانی که امام حسین علیهالسلام چند قدمى از خیمهها دور شد، حضرت زینب سلاماللهعلیها از خیمه بیرون آمد و صدا زد:
«برادرم لحظهاى درنگ کن تا وصیت مادرم فاطمه سلاماللهعلیها را به جا آورم.»
امام توقف کرد و فرمود: «آن وصیت چیست؟»
زینب سلاماللهعلیها عرض کرد:
«مادرم فاطمه به من وصیت کرد، هنگامى که نور چشمم حسین علیهالسلام را براى جنگ با دشمن روانه میدان کردى، عوض من گلوى او را ببوس.»
آن گاه زینب سلاماللهعلیها گلوى برادرش را بوسید و بسیار گریست. (1)
1) ریاحین الشریعه، ذبیحالله محلاتی، ج 3، ص 104.