جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

علامه شیخ جعفر نقدی (2)

زمان مطالعه: 2 دقیقه

– «وَ لَقَدْ کَانَتْ نَشَأَتْ هَذِهِ الطَّاهِرَةُ الْکَرِیمَةِ وَ تَرْبِیَةَ تِلْکَ الدُّرَّةُ الثَّمِینَةُ زَیْنَبَ عَلَیْهَا السَّلَامُ فِی حِضْنَ النُّبُوَّةِ وَ دَرَجَةً فِی بَیْتِ الرِّسَالَةِ رَضْعَةً لَبَانَ الْوَحْیُ مِنْ ثَدْیٍ الزَّهْرَاءِ الْبَتُولِ وَ غُذِّیت بِغِذَاءٍ الْکَرَامَةِ مِنَ کَفَّ ابْنُ عَمِّ الرَّسُولِ فَنَشَأَتْ نَشَأَة قُدْسِیَّةٍ وَ رُبِّیت تَرْبِیَةِ رُوحَانِیَّةٌ متجلببة جَلَابِیبُ الْجَلَالِ وَ الْعَظَمَةِ مرتدیة رِدَاءٌ الْعَفَافَ وَ الْحِشْمَةَ فَالْخَمْسَةُ أَصْحَابُ الْعَبَاءِ عَلَیْهِمْ السَّلَامُ هَمَّ الَّذِینَ قَامُوا بِتَربیتها وَ تثقیفها وَ تَهذیبها وَ کَفَاک بِهِمْ مُؤَدَّبِینَ مُعَلِّمِین؛ (1)

رشد و پرورش زینب سلام‌الله‌علیها و تربیت این گوهر گران‌بها در آغوش نبوت بود. زینب سلام‌الله‌علیها داخل بیت رسالت بود و شیر وحی از مادرش زهرای بتول نوشید.

تغذیه‌اش از غذای کرامت و به دست پسر عم رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله علی مرتضی علیه‌السلام بود. زینب سلام‌الله‌علیها پرورشی قدسی یافت و تربیتی روحانی و لباس‌های فاخر از جلال و عظمت بر تن کرد و ردای عفاف و حشمت پوشید. این خمسه طیبه بودند که در تربیت و پرورش شخصیت زینب سلام‌الله‌علیها تا آخرین درجه کوشیدند و او را تهذیب کردند، همین اندازه در شأن و منزلت زینب سلام‌الله‌علیها کافی است.»

– «… فَاعْلَمْ أَنَّ هَذِهِ الْفَصَاحَةِ العلویه وَ الْبَلَاغَةُ المرتضویه قَدْ وَرَثَتِهَا هَذِهِ الْمُخَدَّرَةُ الکریمة بِشَهَادَةِ الْعَرَبِ أَهْلَ الْبَلَاغَةِ وَ الْفَصَاحَةُ أَنْفُسِهِم… کأنها تفرغ عن لسان أمیرالمؤمنین علیه السلام؛ (2)

… بدان که فصاحت علوی و بلاغت مرتضوی از حضرت علی علیه‌السلام به دخترش به ارث رسید و اعراب که همگی اهل فصاحت و بلاغت‌اند به این مطلب گواهی می‌دهند… که زینب کبری در سخنرانی همچون پدرش علی علیه‌السلام بوده است.»

– زینب نسبت به برادرش حسین، محبت و مودت خاصی داشت، سوای محبت دیگران، حتی نوشته‌اند که این محبت از دوران طفولیت بین این خواهر و برادر بوده، تا جایی که زینب سلام‌الله‌علیها جز در آغوش برادرش آرام نمی‌گرفت، حتی در زمان حرکت حسین علیه‌السلام به سوی عراق، زینب سلام‌الله‌علیها چون خواست با برادرش حسین همسفر شود، از شوهر خود اجازه گرفت و عبدالله نیز اجازه داد.


1) زینب الکبری، جعفر نقدی، ص 19.

2) زینب الکبری، جعفر نقدی، ص 45.