جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

عقیله

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

در بلاغت چون علی و در صبوری چون حسن

در شهامت چون حسین و در حیا چون مادر است

از کمال علم و تقوی شد عقیله نام او

همچو زهرا از همه زن‌های عالم برتر است

حبیب‌الله چایچیان «حسان»

کاروان سلاله‌های خدا

کاروان امام عاشورا

کاروان بهشتیان زمین

کاروان فرشتگان سما

یکی از نوکرانشان جبریل

یکی از چاکرانشان حوا

گوشه‌ای از صدایشان داوود

نفسی از دعایشان عیسی

نوجوانانشان چو اسماعیل

پیرمردانشان خلیل‌آسا

زائر اشک‌هایشان باران

تشنه مشک‌هایشان دریا

همه آیات سوره مریم

همه چون کاف و ها و یا و الی…

یوسفان عشیره حیدر

مریَمان قبیله زهرا

کعبه می‌‌بیند و طواف ملک

چشم، تا کار می‌کند اینجا

کشتگان حوادث امروز

صاحبان شفاعت فردا

تا به حالا ندیده هیچ کسی

این همه آفتاب در یک‌جا

هر دلی با دلی گره خورده است

همه مجنون‌صفت، همه لیلا

دارد این کاروان صحرایی

دخترانی عفیفه و نوپا

همه با احترام و با معجر

همه در پرده‌های حجب و حیا

پرده را از مقابل محمل

باد حتی نمی‌بَرد بالا

‏دور تا دورشان بنی‌هاشم

تحت فرمان حضرت سقا

پای علیا مخدره زینب

روی زانوی اکبر لیلا

از غروب مدینه می‌آیند

در زمینی به نام کرب و بلا

می‌رسیدند و یاد می‌کردند

از سر و طشت و حضرت یحیی

حق نگه‌دار این همه مجنون

حق نگه‌دار این همه لیلا

علی اکبر لطیفیان

***