عزت حقیقی، مخصوص خاندان نبوت است: «العزة لله و لرسوله و للمؤمنین«(1)؛ عزت فقط برای خدا، رسولش و مؤمنان است.
حضرت زینب (سلام الله علیها) از شاخه های همان درخت عزت و کرامت است. این شاخه ی عزت و شرف با وجود مشکلات فراوان، نگذاشت به کرامت و شرافت آل محمد گزندی برسد. ایشان عزت و شرافت نبوی را تا روز قیامت بیمه کرد. روان شناسان اتفاق نظر دارند که زنان نسبت به مردان بیشتر دارای عزت نفس اند. از این رو، کمترین انتقاد در آنان ایجاد حساسیت می کند. بنا بر اصول تربیتی، این حساسیت به سبب حفظ عفت و عزت آنان است. این ویژگی برای آنان مثبت و کمال به شمار می آید تا زیر سایه ی حساسیت تربیت بشوند و از لغزشها و انحراف ها محفوظ بمانند. در این مسأله حضرت زینب (سلام الله علیها) حفظ شرف اسلام و سربلندی «کلمة الله» است. بنابراین، دستاورد عزت نفس حضرت زینب، الهی بوده است.(2) عزت ایشان، شرف و کرامت اسلام بود. بعد از واقعه ی کربلا، مشکلات و مصائب بر خاندان نبوت یورش بردند؛ گوشواره های دختران اهل بیت را ربودند، چادرهای زنان را از سرشان برداشتند، بیمار کربلا را با طوق و زنجیر بستند، اسب ها را بر جسد های شهدا تاختند، در هنگام وداع از اجساد شهدا بر حریم آل طه تازیانه زدند و بچه های حسین (علیه
السلام) را هراسان کردند. ولی در تاریخ هیچ جا دیده نمی شود حضرت زینب (سلام الله علیها) اظهار ناتوانی و پریشانی کرده باشد. بلکه ایشان در خطبه های خود در بازار و دربار کوفه و شام فقط حقانیت اهل بیت (علیهم السلام) را بیان کرده و اسباب رسوایی دشمن را فراهم کرده است.
قافله ی اسیران گرسنه و تشنه، به بازار کوفه رسید. زنان کوفه باخبر شدند که این اسیران از اهل بیت (علیهم السلام) هستند. هر کس برای اهل بیت (علیهم السلام) غذا می آورد. حضرت زینب (سلام الله علیها) با صدای بلند فرمود: «الصدقة محرمة علینا اهل البیت«؛ صدقه بر ما اهل بیت
حرام است.
وقتی کودکان این جمله را شنیدند، آنچه در دست و دهانشان داشتند، همه را انداختند و هر یک به دیگری می گفت: «عمه ی ما زینب فرموده است صدقه بر آل محمد حرام است.«
حضرت زینب (سلام الله علیها) در سفر کوفه و شام از دشمن هیچ چیزی نخواست. ایشان عزت نفس را از اجداد خود به ارث برده بود.(3) اگر در کربلا جز حضرت زینب (سلام الله علیها(، کس دیگری صاحب این مشکلات و مصائب بود، از غصه می مرد. حضرت زینب (سلام الله علیها) نه تنها همه ی مشکلات را تحمل کرد، بلکه امام وقت را نیز در برخی مواقع تسلی داد و جانش را حفظ کرد. ایشان بینی تکبر ابن زیاد و یزید را به خاک مالید و آنان را رسوا کرد.
1) منافقون (63(/ 8.
2) قائمی، علی، زندگانی حضرت زینب کبری، ص 176.
3) باقر شریف قرشی، السیدة زینب، ص 56؛ علی قائمی، زندگانی حضرت زینب کبری، ص 177.