زینب (علیها السلام) به خوبی از قرآن آموخته بود، که هدف از آفرینش و خلقت انسان رسیدن به قله ی کمال بندگی است: «ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون«(1)؛ من جن و انس را نیافریدم جز برای این که عبادت کنند.
او عبادت ها و نماز شب های پدر و مادر را از نزدیک دیده بود. او در کربلا شاهد بود که برادرش امام حسین (علیه السلام) در شب عاشورا به عباس فرمود: «ارجع الیهم و استمهلهم هذه العشیة الی غد لقد نصلی لربنا اللیلة و ندعوه و نستغفره فهو یعلم انی احب الصلوة له و تلاوة کتابه و کثرة الدعاء
و الاستغفار«(2)؛ به سوی آنان باز گرد و این شب را تا فردا مهلت بگیر تا بتوانیم امشب را به نماز و دعا و استغفار در پیشگاه خدایمان مشغول شویم. خدا خود می داند که من نماز، قرائت قرآن، زیاد دعا کردن و استغفار را دوست دارم.» در این جملات صحبت از ادای تکلیف نیست، بلکه سخن از عشق به عبادت و نماز است.
حضرت زینب (علیهاالسلام) نیز از عاشقان عبادت و شب زنده داران بود، و هیچ مصیبتی او را از عبادت باز نداشت. امام سجاد (علیه السلام) فرمود:
»ان عمتی زینب کانت تؤدی صلواتها، من قیام الفرائض و النوافل عند مسیرنا من الکوفة الی الشام و فی بعض منازل کانت تصلی من جلوس لشدة الجوع و الضعف.(3) عمه ام زینب در مسیر کوفه تا شام همه نمازهای واجب و مستحب را اقامه می نمود و در بعضی منازل از شدت گرسنگی و ضعف، نشسته نماز می خواند.«
1) ذاریات)51) / 56.
2) تاریخ طبری، ص 238.
3) ریاحین الشریعة، ج 3، ص 62.