در فصول آتی خواهیم دید که زینب علیهاالسلام چگونه تنها با خواندن آیات و نه تفسیر آنها، تفسیری تمام و کمال از آیات به دست می دهد. تفسیر آیات، تنها با خواندن آنها، به نوعی روش معکوس در تفسیر است؛ یعنی ببینیم گوینده از به کار بردن آیه در کلامش چه منظوری داشته و با ارتباط عوامل دخیل در ایراد آن کلام، به نوعی تفسیر جدید از آیات قرآن برسیم. واضح و مبرهن است که این سبک تفسیر مختص به اهل بیت است که در درستی درک آنها از آیات کاملا مطمئن و آگاهیم. این گونه تفسیر قرآن یکی از مهم ترین ویژگی های کاربرد قرآن در کلام حضرت زینب علیهاالسلام است.
برای روشن شدن مطلب، دوباره به فضه رجوع می کنیم. فضه، تمام قرآن را از حفظ بود و به هر مناسبتی، هر آیه ای را که کوچک ترین ارتباطی با مقصودش داشت، قرائت می کرد؛ مثلا در داستانی که از آن بانوی گرانقدر نقل شده، هنگامی که شخصی از او درباره ی نام فرزندانش سؤال کرد، چهار آیه از قرآن را خواند که در آن، نام چهار تن از پیامبران که نامشان بر فرزندانش بود، ذکر شده بود، از اینجا سؤال کننده، نام فرزندان فضه را دانست.(1) مثالی عینی تر و عمومی تر آیه ی «اولئک کالأنعام بل هم أضل«(2) است. بسیار دیده شده که خطیبان برای نکوهش کسانی که دارای صفت مذمومی هستند، از این آیه بهره گرفته اند، در حالی که
مصداق مورد نظر آیه، کافرانی هستند که در دنیا ازعقلشان بهره نگرفته اند و در آخرت به عذاب الهی گرفتار شده اند، نه هر کسی که ما فکر می کنیم شاید هم ردیف حیوانات باشد. با این حال، این نوع بهره گیری از آیات قرآنی، یعنی مصداق یافتن برای آیات، در مواضعی که تنها از لحاظ معنای ظاهری، افاده ی مقصود می کند (و نه از لحاظ معانی عمیق تفسیری و تأویلی) هیچ گاه مورد مذمت قرار نگرفته است؛ اما طرفه هنر آنجاست که کسی آیه ای از قرآن را در شرایطی بخواند که نه تنها آن کلمه از قرآن بر آن شرایط صدق کند، بلکه اگر به آیات پیش و پس آن هم رجوع کنیم، بتوانیم با توجه به صدق مصادیق، به معنایی وسیع تر دست یابیم.
این از ویژگی های استخدام آیات قرآنی در کلام حضرت زینب علیهاالسلام است. در فصل های سوم و چهارم، بسیار خواهیم دید که حضرت، مخاطبانش را مصداق آیاتی از قرآن قرار داده است که نه تنها در آن آیه و آیات پیش و پس آن کاملا صدق می کنند، بلکه در افاده ی معنا حتی از مصادیق واقعی آن آیات، یعنی کسانی که آیات در شأن آنها نازل شده نیز، پیشی می گیرند و این ویژگی را جز در کلام معصومان علیهم السلام، در سخن کمتر کسی می توان یافت.
اینها همه نشان از تسلط بی نظیر و فوق العاده ی آن بانوی معظمه به آیات قرآنی دارد؛ به طوری که گویی آیات قرآن، با گوشت و خون او آمیخته و عجین شده است.
این ویژگی را هنگامی بیشتر درک می کنیم که زینب علیهاالسلام در مقام
احتجاج و جدال کلامی و در درجات پایین تر، خطاب قرار دادن و صحبت کردن با کسی برآید.. نمونه ی بارز آن احتجاج آن حضرت با یزید است که منجر به انفعال و رسوایی یزید می شود. درباره ی این احتجاج در فصل آخر، به تفصیل سخن خواهیم گفت.
مثال دیگری که در تاریخ ذکر شده، توبیخ حفصه توسط ام کلثوم، خواهر آن حضرت(3) است که نشان دهنده ی نهایت تسلط این خاندان به قرآن، معانی، شأن نزول های آیات و مصادیق آن می باشد. هنگامی که عایشه و حفصه در تدارک توطئه بر ضد امام علی علیه السلام بودند، ام کلثووم در مواجهه با حفصه زبان به توبیخ او گشود و با لحنی طعن آمیز به وی گفت:
»لئن تظاهرتما علیه الیوم لقد تظاهرتما علی أخیه من قبل فأنزل الله فیکما ما أنزل؛ (4) اگر امروز (تو و عایشه) به توطئه چینی، بر ضد پدرم امیرالمؤمنین علیه السلام مشغول شده اید، عجیب نیست؛ چرا که پیش از این نیز برای پیامبر توطئه چینی کرده اید، و خداهم درباره ی شما آن آیات را نازل کرد«.
این جمله برای حفصه، دارای تلمیح تاریخی و کنایه ای تلخ است. این جمله یادآور آیات ابتدایی سوره ی تحریم است که در توبیخ عایشه و حفصه نازل شده بود.(5)
جریان از این قرار است که یکی از زنان پیامبر همواره با نوعی عسل مخصوص از حضرت پذیرایی می کرد. حسادت زنانگی، عایشه را برانگیخت تا با حفصه قرار بگذارند هرگاه پیامبر نزد یکی از ایشان می آید، به ایشان بگویند: آیا صمغ مصافیر خورده ای؟
صمغ مصافیر، شیره ی نوعی درخت بود که بوی نامناسبی داشت و عایشه و حفصه می دانستند چون پیامبر مقید به بوی خوش و آراستگی است، از شنیدن این سخن ناراحت خواهد شد و همین زمینه ی دلتنگی وی از آن زن را فراهم خواهد کرد.
آنها بر اساس قرار خویش عمل کردند. روزی پیامبر نزد حفصه رفت و حفصه به ایشان گفت: آیا صمغ مصافیر خورده ای؟
پیامبر ناراحت شد و قسم یاد کرد که دیگر از آن عسل میل نکند؛ ولی از حفصه خواست این قسم را نزد کسی فاش نکند. حفصه که به مراد خویش رسیده بود، سر از پا نشناخته، به سرعت عایشه را در جریان گذاشت. لذا سرانجام این راز فاش شد و پیامبر از کار آنان، سخت ناراحت شد. آیات ابتدایی سوره ی تحریم درباره ی این واقعه نازل شده است.(6) سخن ام کلثوم، تعریضی به این آیات است:
»ان تتوبا إلی الله فقد صغت قلوبکما وإن تظاهرا علیه فإن الله هو مولاه وجبریل وصالح المؤمنین والملائکة بعد ذلک ظهیر«(7)
ام کلثوم امروز با یادآوری «تظاهرتما علی رسول الله«، به حفصه گوشزد می کند، مبادا با دست یازیدن به عملی نسنجیده، باز خود را مشمول سرزنش الهی بکند. در واقع ام کلثوم، چیزی جز یک آیه از قرآن را نخوانده است؛ اما همین یک جمله چه معنای بسیاری در خود نهفته دارد. واقع امر این است که اینان هر جا آیه ای را در گفتار به مدد طلبیده اند، انسان احساس می کند که گویی این آیه اصلا برای آن مناسبت نازل شده بوده است.
مهم نیست زینب علیهاالسلام در زمان نزول آیات، چند ساله بوده واصلا بوده یا نبوده است. مهم اساتید او در فن تفسیر قرآن هستند. وجود علی علیه السلام به تنهایی کافی است تا مفسران بزرگی مثل ابن عباس، در محضرش تربیت شوند. زینب علیهاالسلام نیز در درجه ی اول در محضر پدرش علی ابن ابی طالب علیه السلام، سپس مادرش زهرا، و دو برادرش به علوم قرآنی پرداخته است.
باید دقت داشت که زینب علیهاالسلام در زمان رحلت مادرش، کودکی 5ساله بوده است وبا این حال، گزارش هایی در دست است که نشان می دهد زینب علیهاالسلام از مادرش، تفسیر قرآن فرا گرفته است؛ در روایتی می خوانیم روزی زینب علیهاالسلام مشغول تلاوت قرآن بود، پدرش به تفسیر آن آیه پرداخت.
زینب علیهاالسلام گفت: از تفسیر این آیه آگاه بودم؛ چرا که پیش از این، مادرم تفسیر آن را برایم بازگو کرده بود.(8)
1) مجلسی، بحارالانوار، ج 43، ص 87.
2) اعراف (7) / 179؛ «آنان مانند چهارپایان و بلکه پست ترند«.
3) اگرچه بسیاری از کسانی که پیرامون حضرت زینب کتابی نوشته اند، این ام کلثوم را حضرت زینب معرفی کرده اند، اما چون نظر آقای محسن امین را درباره ی اینکه کنیه ی حضرت زینب، ام کلثوم نبوده صائب تر یافتم، آن را ترجیح دادم. بنابراین اگر چه احتمال ضعیفی وجود دارد که این ام کلثوم همان حضرت زینب باشد، اما چون درمتن روایت قرینه ای بر این مطلب وجود ندارد، ما هم او را خواهر حضرت زینب می دانیم. برای آگاهی بیشتر پیرامون این مسأله ر.ک: امین، أعیان الشیعه، ج 3، ص 484 و ج 7، ص 136 و 140.
4) مجلسی، بحارالانوار، ج 32، ص 88؛ مفید، المجمل، ص 276و همو، الکافئه، ص 16.
5) حسکانی، شواهد التنزیل، ج 2، ص 351.
6) مکارم، تفسیر نمونه، ج 24، ص 272.
7) تحریم (66) / 4؛ اینک اگر هر دو زن به درگاه خدا توبه کنید، رواست که البته دل های شما خلاف رضای پیغمبر میل کرده است و اگر با هم بر آزار او اتفاق کنید، باز هرگز بر او غلبه نمی کنید که خدا یاور و نگهبان او و جبرئیل امین و مردان صالح با ایمان و فرشتگان حق، یار و مددکار اویند.
8) تقی زاده، امام حسین در آینه ی تاریخ، ص 70؛ بنت الشاطی، شیرزن کربلا، ص 25.