زمان مطالعه: < 1 دقیقه
یکی ازعلما کرامتی را نقل میکند:
سالی از سالها در وسط ماه محرم به مرض قلبی دچار شدم، پزشک آوردند، پزشک اظهار داشت که بایستی بستری شوم. در حالی که از هوش کامل برخوردار بودم قرار شد به بیمارستان منتقل و بستری شوم. پس از بستری شدن روی تخت بیمارستان خوابم برد. در آن حال حضرت زینب سلاماللهعلیها را در خواب دیدم، کنارم ایستاده و نظری به من افکند و پس از آن از خواب بیدار شدم و تا آن وقت چنین خوابی را ندیده بودم و در ذهنم گذشته بود که متوسل به آن حضرت بشوم. بعد از ساعتی برادرم به عیادتم آمد. خواب را برای ایشان نقل کردم.
گفت: بلی، قبل از آمدن از خانواده خواستم که متوسل به حضرت زینب سلاماللهعلیها شوند. (1)
1) چهره درخشان عقیله بنیهاشم زینب کبری سلاماللهعلیها، ربانی خلخالی، ص 258.