از صفات بارز بزرگان دین این است که خدا در نظر آنان بزرگ و غیر او در نظرشان کوچک، حقیر و فاقد اثر است. امام علی (علیه السلام) می فرماید: «عظم الخالق فی أنفسهم فصغر ما دونه فی أعینهم«؛(1) خالق در جان آنان بزرگ است، پس غیر او در چشمشان کوچک می باشد.
سر شجاعت اولیای الهی نیز در همین است. زینب که خود چنین دیدی دارد، و در خانواده ی
شجاع تربیت شده است، از شجاعت حیدری بهره مند است. او که «لبوة الهاشمیة«؛ (2) شیر زن هاشمی لقب گرفته بود، چون مردان بر سر دشمن فریاد می زند، توبیخشان می کند، تحقیرشان می کند، و از کسی هراسی به دل ندارد. او از برق شمشیر خون چکان آدمکشان واهمه ندارد، در آن روز فراموش نشدنی، در میان آن همه شمشیر و آن همه کشته فریاد می زند که آیا در میان شما یک مسلمان نیست؟ در مجلس ابن زیاد، بدون توجه به قدرت ظاهری او گوشه ای می نشیند و با بی اعتنایی به سؤالات او تحقیرش می کند، او را «فاسق» و «فاجر» معرفی می کند و می گوید: «الحمدلله الذی أکرمنا بنبیه محمد (صلی الله علیه و آله) و طهرنا من الرجس تطهیرا و انما یفتضح الفاسق و یکذب الفاجر و هو غیرنا«(3)؛ سپاس خدای را که ما را با نبوت حضرت محمد صلی الله علیه و آله گرامی داشت، و از پلیدی ها پاک نمود. همانا فقط فاسق رسوا می شود، و بدکار دروغ می گوید، و او غیر ما می باشد.
او در مقابل یزید و دهن کجی ها و بد زبانی های او، شجاعت حیدری را به نمایش گذارده، چنین می گوید: «لئن جرت علی الدواهی مخاطبتک انی لا ستصغر قدرک و استعظم تقریعک و استکبر توبیخک«(4)؛ اگر فشارهای روزگار مرا به سخن گفتن با تو واداشته [بدان که] قدر و ارزش تو در نزد من ناچیز است، ولیکن سرزنش تو را بزرگ شمرده و توبیخ کردن تو را بزرگ می دانم.
1) نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبه 182.
2) زیارت نامه حضرت زینب (سلام الله علیها(.
3) بحارالانوار، ج 45، صص 154-115.
4) بحارالانوار، ج 45، ص 134.