منای عشق را حال و هوای دیگر است امشب
شب عاشور یا غوغای روز محشر است امشب
کنار یکدگر جمعاند هفتاد و دو قربانی
سخن از بذل جان و صحبت از ترک سر است امشب
برادر را مباد از خواب بیدار کنی زینب
که او را سر به روی دامن پیغمبر است امشب
ز جا خیز و سپند دل به مجمر دود کن لیلا
که بر پا صوت قرآن علی اکبر است امشب
زنان هاشمی آن سو روید از دور گهواره
شب شبزندهداری علی اصغر است امشب
گمانم بوی عطر فاطمه پیچیده در صحرا
که زینب تا سحر در ذکر مادر مادر است امشب
غزالان حریم آل طه العطش کمتر
خدا داند که سقا از شما تشنهتر است امشب
اذان گویید بر گلدستههای عشق ای یاران
که قاسم را سحرگاه نماز آخر است امشب
حرم چون لاله آتشزده از سوز بیآبی
سکینه از عطش چون مرغ بیبال و پر است امشب
بیا ام البنین حال بنینات را تماشا کن
که هر یک را به سر شور و هوای دیگر است امشب
عبادالله را دعوت به آه و ناله کن میثم
که عبدالله را شور شهادت بر سر است امشب
غلامرضا سازگار
***