جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

سرکوبی شدید هرگونه مخالفت و اعتراض

زمان مطالعه: 2 دقیقه

دومین عمل جنایتکارانه معاویه، شکنجه و قتل مردان حق طلب و آزاد بوده است. معمولا هر حاکم ظالم و ستمگری برای اجرای اهداف شیطانی خود وجود افراد بیدار دل و آزادیخواه را مانعی بزرگ بر سر راه خود می پندارد، لذا درصدد بر می آید به هر وسیله ای که شده است آنها را از سر راه خود بردارد. اما اشخاص آزاده و شرافتمند، نه تنها خود تسلیم ظلم نمی شوند بلکه مردم ستمدیده را نیز از پذیرش ظلم منع کرده و آنها را به زندگی شرافتمندانه دعوت می کنند.

معاویه جنایتکار نظیر هر ستمگری در کشتار مردان شریف و آزاده از هیچ کوششی دریغ نکرد، وجود افرادی نظیر حجر بن عدی را خطر بزرگ حکومت خود احساس نموده و بر این عقیده بود که اگر زبان معترض آنها را از حلقوم به در نکشد و فریاد حق طلبانه آنها را خاموش نسازد، نیات پلیدش جامه عمل بخود نخواهد پوشید. بر این اساس تمام تزویر و نیرنگ خود را

در شناسایی و دستگیری مردان خداجو و عدالتخواه بکار گرفت و از اینرو افراد فاسد و خبیثی چون زیاد بن ابیه را بر سرنوشت مردم حاکم ساخت تا در اجرای نقشه های پلیدش او را یاری رسانند.

معاویه در راستای سیاست وحشیانه خویش با شدت تمام به سرکوبی و قلع و قمع اشخاص بزرگ و بیدارگر می پرداخت و دیری نپایید که ندای حق طلبانه مردان پاکدل و خیرخواه در هر شهر و دیاری خاموش شد و افراد ناپاک و بی ایمان زمام امور را به دست گرفتند. با این حساب، سیاست کشتن افراد بزرگی چون حجر و اصحابش به دست دژخیمی کثیف همانند معاویه که قصد داشت سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم(نام او را محو نماید، شگفت آور نیست.

جامعه اسلامی که اساس آن بر تقوی و خداپرستی بوده است، کارش به جایی رسید که افراد متقی و با فضیلت باید کشته می شدند و به جای آن افراد فاسد و از خدا بی خبر کارهای کلیدی و حساس مردم را در دست بگیرند و ارزشهای اصیل اسلام و فرهنگ پویا و حرکت آفرین آن را به پای هوسهای نفسانی خود قربانی کنند. معاویه با روی کار آوردن افراد فاسد و بی اصل و ریشه منظوری داشت و آن ایجاد شرایط مناسب سیاسی و اجتماعی جهت بیعت پلیدترین جرثومه ی فساد یعنی یزید بود.