زمان مطالعه: < 1 دقیقه
عشق از روز ازل آئینهدار زینب است
صبر ما از صبر و عزم استوار زینب است
در جهان آفرینش بین زنها روزگار
تشنه شهد ولایت از وقار زینب است
جدّ او باشد محمّد، باب او باشد على
عصمت کبراى حق، آموزگار زینب است
کس ندیده داغ روی داغ و غم بر روى غم
آنکه دیده قلب زار و داغدار زینب است
از دم گرمش نفسها مىشود در سینه حبس
اختیار جان مگر در اختیار زینب است
کوفه را تبدیل کردن بر دیار مردگان
نیست کار هیچ کس این کار، کار زینب است
هر که فیض از چشم مستش مىکند شرم و حیا
شرم از فرط خجالت شرمسار زینب است
هر بهارى را خزانى هست امّا در جهان
گر بهار بىخزان خواهى بهار زینب است
ژولیده نیشابورى
***