جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

زینب اگر نبود

زمان مطالعه: 2 دقیقه

اى زینب! اى که بى تو حقیقت زبان نداشت

خون آبرو، محبّت و ایثار، جان نداشت

بى تو حیا به خاک زمین دفن گشته بود

بى تو شرف ستاره به هفت آسمان نداشت

در باغ وحى بین دو ریحانه رسول

رعناتر از تو فاطمه سرو روان نداشت

مثل تو ای پیامبر عشق، دختری

گل‌بوسه‌های فاطمه را بر دهان نداشت

تو عاشقى چو یوسف زهرا نداشتى

او چون تو عاشقى به تمام جهان نداشت

بى تو شکوفه‌هاى شهادت فسرده بود

بى تو ریاض عشق و وفا باغبان نداشت

آگاه بود عشق، که بى تو غریب بود

اقرار داشت صبر، که بى تو توان نداشت

پیغامش ار نبود به لب‌های خشک تو

خون تا قیامت این شرف جاودان نداشت

در پهن دشت حادثه، با وسعت زمان

دنیا سراغ چون تو زنى قهرمان نداشت

بعد از ائمه و پدر و جد و مادرت

در مرد و زن نظیر تو دور زمان نداشت

مدح تو جز ائمه اطهار هر که گفت

حرفی به غیر حاصل وهم و گمان نداشت

تاریخ صابران جهان جان‌گدازتر

از قصّه صبورى تو داستان نداشت

یک نیم روز و این همه داغ ای امام صبر

پیغمبری به سختی تو امتحان نداشت

هفتاد داغ بر جگرت بود و باز خصم

تنها نه از سخن، ز سکوتت امان نداشت

بیدار با نهیب تو شد گله‌ای که هیچ

تشخیص گرگ را ز لباس شبان نداشت

گر پاى صبر و همّت تو در میان نبود

اسلام جز به گوشه عزلت مکان نداشت

کاخ ستم به خطبه تو گشت زیر و رو

تابى به پیش قلّه آتش فشان نداشت

این غم کجا برم که گل دامن رسول

آبى به غیر اشک غم باغبان نداشت

آتش ز سینه‌اش به فلک شعله می‌کشید

دردا که حق ناله و آه و فغان نداشت

جز استخوان و پوست ز جسمش نمانده بود

جز نقش تازیانه به قامت نشان نداشت

شب‌ها گرسنه خفت و نماز نشسته خواند

سهم غذاش داد به طفلى که نان نداشت

جز آن چهار سال که خوش بود با رسول

آنی به عمر خویش دل شادمان نداشت

غم را به ارث برد مگر باب او علی

در دیده خار یا به گلو استخوان نداشت

او دخت مادری است که از جور دشمنان

حتّى کنار خانه خود هم امان نداشت

روزى به زیر سایه پیغمبر خداى

روزى به جز سر شهدا سایه بان نداشت

محمل درست در وسط نیزه‌دارها

یک ذره رحم در دل خود ساربان نداشت

زینب اگر نبود، شجاعت به گور بود

زینب اگر نبود، شهامت روان نداشت

زینب اگر نبود، وفا سرشکسته بود

زینب اگر نبود، تن عشق جان نداشت

زینب اگر نبود بزرگی حقیر بود

زینب اگر نبود حقیقت زبان نداشت

زینب اگر کمر به اسارت نبسته بود

آزادى این چنین، شرف جاودان نداشت

زینب اگر نبود پس از کشتن حسین

گل‌دسته صفا به صداى اذان نداشت

میثم هماره تا که به لب داشت صحبتى

حرفى بجز مناقب این خاندان نداشت

غلامرضا سازگار «میثم»

***