زهد به معنی بی رغبتی به دنیا است. زهد در مسیر زندگی و عبادت اولین مرحله است، یعنی تا انسان دل از اغیار خالی نکند، هرگز طعم ایمان نمی چشد. امام صادق (علیه السلام) در این زمینه فرمودند:
حرام علی قلوبکم ان تعرف حلاوه الایمان، حتی تزهه فی الدنیا(1)
درک شیرینی ایمان بر دل شما حرام است تا اینکه به دنیا بی رغبت شوید.
آنان که به معرفت کامل رسیدند و در حقیقت زهد را سرمایه ی اولیه ی خود قرار دادند. پیامبران و امامان (علیهم السلام) ما در بی میلی به دنیا ضرب المثل بودند. آنان، از همه کس به معرفت الهی تشنه تر بودند و منزلی جز بارگاه حق تعالی نمی شناختند.
روزی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) اندوهگین از خانه بیرون رفت، فرشته ای که کلیدهای خزانه های زمین در دستش بود، نزد او آمد و گفت: «ای محمد اینها کلیدهای خزانه های زمین است، پروردگارت به تو می گوید: «باز کن و هر چه خواهی از زمین برگیر، بدون آن که چیزی از مقام و منزل تو در نزد من
کاسته شود.» رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «دنیا خانه کسی است که خانه ندارد و آنکه عقل ندارد برای دنیا جمع می کند.«(2) فرشته گفت: «سوگند به آنکه ترا بحق مبعوث ساخته، من این سخن را از فرشته ای در آسمان چهارم شنیدم، زمانی که کلیدها را بمن دادند.«
مؤمن، به دنیا همانند وسیله و ابزاری نظر دارد، لکن نه آن ابزاری که از دست دادن آن باعث ناراحتی او شود. حالت مؤمن، به دنیا همانند وسیله و ابزاری نظر دارد، لکن نه آن ابزاری که از دست دادن آن باعث ناراحتی او شود. حالت مؤمن نسبت به دنیا علی السویه است، یعنی اگر چیزی از دنیا به دست آورد شاد نمی شود و اگر چیزی را هم از دست بدهد غمگین نمی گردد. این مطلب را خداوند متعال در قرآن مجید چنین آورده است:
لکیلا تأسوا علی ما فاتکم و لا تفرحوا بما ءاتاکم(3)
تا برآنچه که از دست شما رفته افسوس نخورید و به آنچه به شما رسیده شادی نکنید.
حال که معیار زهد این است، انسان باید در خوراک و پوشاک به چیزهایی قناعت کند که از دست دادن آن موجب تأثر و ناراحتی او نگردد و آن میسر نخواهد شد مگر آنکه انسان به دنیا بی میل شود. کسی که به دنیا بی علاقه شد، تبعا به آثار و علایق دنیایی نیز بی میل خواهد شد.
البته زهد مفهومی فراتر از آنچه گفته شد دارد، چرا که زاهد هر چه بارش از دنیا سبک باشد، شتاب و حرکت او به سوی خدا بیشتر است و هر
چه از دنیا دور گردد، شادمانی او افزونتر می شود. از این روست که امام صادق (علیه السلام) فرمود:
ما أعجب رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) شیئی من الدنیا الا أن یکون فیها جائحا خائفا(4)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را جز گرسنگی و خوف، چیزی از دنیا مسرور نمی ساخت.
به طوری که ملاحظه می شود اثر سازنده و تربیتی زهد آن است که هر چه دنیا از انسان فاصله گیرد بر شادمانی او افزوده گردد، یعنی اگر روزی گرسنه است و غذایی نمی تواند فراهم کند، ناراحت نباشد و اگر لباس او مندرس و کهنه است، به همان لباس قناعت کرده و به لباس نو میل پیدا نکند. نمونه هایی از این قبیل، آثار و علایم زهد هستند که هر کس از آن برخوردار است باید بخود ببالد.
لازم به ذکر است که بین زهد و قرب الهی تناسب مستقیم وجود دارد، یعنی هر کس زاهدتر است به خدا نزدیکتر است یعنی هر کس میل به دنیا دارد به نسبت میلش از قرب خدا دور است. حال که فلسفه ی زهد این است، مسلما باید پیامبران و امامان معصوم (علیهم السلام) از پیش کسوتان زهد باشند، چرا که آنان محض قرب الهی اند و هیچ حجابی بین آنها و خداوند سبحان و تعالی وجود ندارد و در این راستا است که معمای ساده زیستی پیشوایان ما نیز حل می شود. اینکه در تاریخ می خوانیم، حضرت علی (علیه السلام) نان جو تناول می کرد یا حضرت زهرا (علیه السلام) چادرش از لیفه ی خرما بود، این
بدان معنا نیست که آنها چیزی نداشتند، بلکه برای خود نمی خواستند. نداشتن و نخواستن دو مقوله جدا از هم می باشند. خاندان اهل بیت (علیهم السلام) افرادی فقیر نبودند تا سربار دیگران شوند، بلکه همواره از حاصل دست رنج خود می خوردند و به دیگران نیز می دادند و حتی همنوعان را برای خود مقدم می داشتند و هرگز از حریم زهد و تقوا پا را فراتر نمی گذاشتند.
زینب کبری (علیهاالسلام) نیز در خانه ای نشو و نما کرد که زهد به عنوان یکی از اصولی ترین پایه های اخلاق و ایمان در آن حاکم بود، زینب (علیهاالسلام) از خردسالی شاهد بود که پدرش همواره غذای خود را به افراد یتیم و بی چیز می داد و مادرش تا پاسی از شب لباسهای کهنه را وصله می زد.
بارها برای زینب (علیهاالسلام) اتفاق افتاده بود که شام شب آنها را سائل طلب می کرد و والدینش با کمال میل به او می بخشیدند و جملگی شب دراز و با شکمی گرسنه به صبح می رساندند و بالاخره دختر علی (علیه السلام) زهد را در شعار و لفظ فرا نگرفت بلکه به طور عملی در خانه ای محقر و بی ریا لذت زهد را چشیده و به نقش سازنده ی آن در تکامل اخلاق و معنویت علم پیدا کرده بود. برای زهد
زینب (علیهاالسلام) شواهدی موجود است که ذیلا به مواردی از آن اشاره می شود:
1) اصول کافی / ج 3 / ص 194.
2) اصول کافی / ج 3 / ص 196.
3) سوره ی حدید / 23.
4) اصول کافی / ج 3 / ص 195.