یزید معلون فرمان داد که اهل بیت علیهم السلام را در مکانی که نه از سرما در امان بودند و نه از گرما، سکنی دهند، آنها در آنجا بودند تا آنکه پوست صورت هایشان ترک برداشت و در تمام مدت اقامت در دمشق همواره مشغول نوحه سرایی و عزاداری برای امام حسین علیه السلام بودند. (1)
صاحب بصائر از امام ششم روایت کرده که چون امام بیمار را با اسیران نزد یزد آوردند، آنها را در خانه ی ویرانی جا دادند، یکی از آنها گفت: ما را در این خانه منزل دادند که روی سر ما خراب شود و ما را بکشند، نگهبانان به زبانی رومی گفتند: آنها را بنگرید که ترس از خراب شدن خانه دارند و همانا فردا همه را خواهند کشت. امام بیمار علیه السلام فرمود: کسی جز من در میان آنها زبان رومی را نمی فهمید. (2)
1) لهوف سید بن طاووس، ص 255؛ در کربلا چه گذشت؟ ترجمه ی نفس المهموم، ص 574.
2) در کربلا چه گذشت؟ ترجمه ی نفس المهموم، ص 579.