»زهد» حقیقی آن است که انسان از غیر خدا بریده و علاقه ی قلبی او فقط خدا و هر چه راجع به اوست، باشد هوی و هوس کنار رفته و خودی خود از بین رفته باشد، فقط خدا و آنچه خدایی است مانده، نه این که معنی «زهد» طلب دنیا نکردن یا نداشتن مال باشد؛ بلکه حقیقت زهد امری قلبی است و آن از غیر خدا چشم پوشیدن و به غیر خدا دلبستگی نداشتن و آخرت را بر دنیا ترجیح دادن و برای خدا از لذات و خوشی های نفس گذشتن است.(1)
آیت الله جزایری در این باره می گوید: «زهد» از جمله اخلاق حمیده و اوصاف پسندیده است که هر کس، به هر درجه و مقام که رسید به واسطه ی کناره گیری از دنیا بوده و لذا در شریعت مقدس اسلام بسیار ترغیب و تشویق بر تحصیل آن شده و حقیقت آن را اسوه ی موحدین حضرت علی (علیه السلام) بیان فرموده: «زهد عبارت است از ترک زینت، هوا و هوس و محبت دنیا» که هر یک دارای ضررهای بسیاری هستند و اما اجر و ثواب زاهدین از حد و حساب بیرون است. و کسی که اقتدا به معصومین (علیهم السلام) نمود و حقیقت زهد را تحصیل نمود، حضرت زینب (سلام الله علیها) بود. اما ترک زینت نمود و شاهد آن آیه ی «المال و بنون زینة الحیات الدنیا؛ ثروت و فرزندان زینت زندگی دنیا هستند.» آن مخدره ترک جمیع زینت ها و اموال نمود، دو پسر در کربلا داشت، چون دو قرص ماه که دارای جمیع کمالات بودند، از آن ها دل کند و قربانی نمود.
بهترین گوهر خود هدیه به جانان کردی
دو جگر گوشه ی تو گوهر والای تو بود
و هر چه اموال داشت ترک نمود، حتی گوشواره را هم داد، ترک «هوا» هم نمود، شاهد آن این است که با وجود قدرت او بر هر امری، با این حال رضای حق را بر رضای خود ترجیح داد و صبر نمود. ترک «دنیا» نمود که جمیع علائق دنیوی، از خانه و شوهر و اساس زندگی و ارحام و جمیع دارایی خود حتی از قناع (مقنعه) خود هم در راه خدا گذشت و این نهایت زهد است.(2)
1) دستغیب، عبدالحسین، زندگانی حضرت زینب (سلام الله علیها(، ص 24.
2) خصائص الزینبیه، ص 34.