در ادامه سخن، در اشاره به رهاورد قانونشکنی و گناه که زنگار گرفتگی دل و تهی شدن جان از ارزشهای انسانی و آن گاه چیرگی شیطان بر آن است به احتمال اثر ننهادن خطبه روشنگرش در جان حقناپذیر یزید و درباریان و اطرافیان او توجه میدهد و میفرماید:
«فَتِلْکَ قُلُوبٌ قَاسِیَةٌ وَ نُفُوسٌ طَاغِیَةٌ وَ أَجْسَامٌ مَحْشُوَّةٌ بِسَخَطِ اللَّهِ وَ لَعْنَةِ الرَّسُولِ قَدْ عَشَّشَ فِیهَا الشَّیْطَانُ وَ فَرَخ؛
آن دلهای سخت و جانهای سرکش و پیکرهای آکنده از خشم خدا و لعنت پیامبر، که شیطان در آنها لانه کرده، راه را برای انجام این جنایت و کشتار فجیع و غارت و بیداد هموار ساخت.»
واژه «محشوة» به معنی آکنده است. حقیقت این است که دل انسان زمانی که بر اثر حقکُشی زنگار گرفت و سخت شد و هنگامی که روان او رنگ سرکشی گرفت و با آن آمیخته شد دیگر در آنها شرایط مناسبی برای پذیرش اندرز و خیرخواهی نمیماند و چنین کسی دیگر نه تنها حقناپذیر که حقگریز و حقستیز هم میگردد.
افزون بر این، هنگامی که شیطان از کسی همکاری و پاسخ مساعد در برابر وسوسهاش یافت، به تدریج در ذهن و فکر او درآمده و آنجا را لانه و جایگاهی برای ماندن و فرمانفرمایی میسازد و خواستهها و هدفهای چنین کسی را جهت میدهد و در آنها حکمرانی میکند و او را به انواع انحرافات و تهی شدن از فطرت و عواطف انسانی و ویژگیهای پسندیده فرمان میدهد و بر فرورفتن به انواع خطرات دینی و گناهان و زشتیها گستاخی و جسارت میبخشد.
کار این انسان منحرف و تیره بخت به جایی میرسد که اگر روزی شیطان هم بخواهد گستره دل و فکر او را رها کند و برود، سپاهیانش جای او را میگیرند و نقش او را در گمراهگری و جسارت دادن به جنایت و بیداد ایفا میکنند و این قربانی شیطانی بدون اندیشهای از فرجام کار و رهاورد ویرانگر آن به جنایت و بیداد خود ادامه میدهد!
«وَ مَنْ هُنَاکَ مِثْلُکَ مَا دَرَج»
و به سبب این زنگارگرفتگی دل و تهی شدن جان آن از ارزشهای انسانی و تسلط شیطان بر آن است که چون تویی رویید و سر برآورد.
«فَالْعَجَبُ کُلُّ الْعَجَبِ لِقَتْلِ الْأَتْقِیَاءِ وَ أَسْبَاطِ الْأَنْبِیَاءِ وَ سَلِیلِ الْأَوْصِیَاءِ بِأَیْدِی الطُّلَقَاءِ الْخَبِیثَةِ وَ نَسْلِ الْعَهَرَةِ الْفَجَرَة»
واژه «الأتقیاء» جمع «تقی» به معنی پاکمنش، خداترس و پرواپیشه آمده و در اینجا منظور امام حسین علیهالسلام و یاران فداکار اوست که به همراه آن حضرت در دفاع از حق و عدالت سر بر بستر شهادت نهادند.
«أسباط» جمع «سِبط» به معنی نواده آمده و «سَلیل» به معنی فرزند است.
«العَهَرَة» جمع «عاهِر» و «عاهِرَة» به معنی مرد و زن آلودهدامن آمده و «الفَجَرة!» جمع «فاجِر» و «فاجِرَة» به معنی مرد و زن بدکرداری است که به ناپاکدامنی و زشتکاری ادامه میدهند.
راستی، شگفتآور؛ بلکه از عجیبترین شگفتیهاست که شریفترین و پاکیزهترین آفریدگان خدا به دست فرزندان مردنمایان و زننمایان آلوده دامان و زشتکردار به شهادت میرسند!
اما نه، این از طبیعت زندگی این جهان است؛ چرا که این جهان در حقیقت میدان آزمونی است که برخی رکورد نیکیها و والاییها و بزرگمنشیها را میشکنند و پیش میتازند و برخی در واپسگرایی و پلیدکاری و جنایت و ددمنشی!