و نیز منتهی الآمال نوشته است: در کتاب منسوب به ابی مخنف و کامل بهائی و روضة الاحباب و روضةالشهداء و غیره، قضایا و وقایع متعدد و کرامات بسیار از اهل بیت و از سر مطهر در غالب منازل نقل شده است که نقل همه ی آنها موجب تفصیل و تطویل می گردد، و به چند مورد منقول از روضة الشهدا و کتب دیگر پرداخته است و در پایان واقعه ی دیر راهب را به تفصیل آورده است و گوید: واقعه ی دیر راهب را اکثر مؤرخین و محمدثین شیعه و سنی در کتب خویش با اندک تفاوتی نقل کرده اند.
این اشعار از شاعر معاصر نظمی تبریزی از زبان راهب مناسب مقام است
در فکر گلی بودم و گلزار خریدم
گل خواست دلم خرمن و خروار خریدم
بر گلشن فردوس برین هم نفروشم
این طرفه گلی را که من از خار خریدم
دیدم که بکف مایه و مقدار ندارم
بهر دو جهان مایه و مقدار خریدم
تا جلوه فرو شد به جهان گوشه ی دیرم
با ذره مهین مطلع انوار خریدم
در جلوه گری غیرت خورشید سپهر است
ماهی که من از کوچه و بازار خریدم
حیف است که با درهم و دینار بسنجم
هر چند که با درهم و دینار خریدم
سودائی از اینگونه که دیده است بعالم
کم دادم و این دولت بسیار خریدم
خاک دو جهان بر سر صراف جهان باد
سر بود که با قیمت دستار خریدم
شاید که چو من راهی اسلام پذیرد
چون رأس حسین از کف کفار خریدم
در ماتمش از دیده چرا خون نفشانم
آخر سر یار است ز اغیار خریدم
از سر حقیقت مگر آگه شوم امشب
زر دادم و گنجینه ی اسرار خریدم
