رهاورد منطقی ترس و شرم از خدا در فرهنگ انسانساز بانوی اسلام، وانهادن گناه و قانون شکنی است. احمد، فرزند، جعفر و نواده سلیمان هاشمی آورده است که زینب سلاماللهعلیها دخت ارجمند علی علیهالسلام میفرمود:
«أَحْمَدَ بْنِ أَبِی طَاهِرِ بْنِ طَیْفُورٍ قَالَ حَدَّثَنِی أَحْمَدُ بْنِ جَعْفَرِ بْنِ سُلَیْمَانَ الْهَاشِمِیِّ قَالَ کَانَتِ زَیْنَبَ بِنْتِ عَلِیٍّ تَقُول: مَنْ أَرَادَ أَنْ لَا یکون الْخَلْقِ شفعائه إِلَیَّ اللَّه فَلْیَحْمَدْهُ أَلَمْ تَسْمَعْ إِلَیَّ قَوْلِهِمْ:
سَمِعَ اللَّهُ لِمَنْ حَمِدَهُ؟ فَخَفْ اللَّهَ… لِقُدْرَتِهِ علیک، وَ اسْتَحِ مِنْهُ لِقُرْبِهِ منک؛
کسی که میخواهد، خلق خدا شفیع او نباشند، پس باید خدا را خالصانه بستاید، آیا سخن مردم را نشنیدی که میگویند: «سمع الله لمن حمده؟»
پس، از خدا به خاطر تواناییاش بر هر کس و هر چیزی بترس و به خاطر نزدیک بودنش به تو شرم دار و به گناه نزدیک مشو.» (1)
1) زینب الکبری، جعفر نقدی، ص34؛ بلاغات النساء، ابن طیفور، ص62.