جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

دمشق‌ در گذر تاریخ‌

زمان مطالعه: 3 دقیقه

واژه ی «دمشق» یا «دماسکو» «Demascus«، در اصل، آرامى، کلدانى یا سریانى قدیم ‌بوده است. در نوشته‌اى «هیروگلیفى«، که از پانزده قرن قبل از میلاد به ‌دست آمده، نام‌ «تمسقو» یا «دماسکو» در آن دیده شده است. همچنین نام دماسکو در آثار معبد «کرنک» متعلق به 18 قرن قبل از میلاد نیز به چشم مى‌خورد.(1)

براى دمشق اسامى بسیار گفته‌اند. نخستین نام آن «جَلِقْ» و سپس به‌علت انتساب به‌ جیرون بن سعد بن عاد بن ارم بن سام بن نوح «جیرون» بوده است. «إِرَمَ ذاتِ اَلْعِمادِ» که ‌در قرآن کریم آمده است و همچنین عذراء، بیت رامون، عین الشرق، باب الکعبه، فسطاط المسلمین نیز از نام‌هاى دیگر آن است.(2)

دمشق از قدیمى‌ترین شهرهاى آباد جهان و از مهم‌ترین پایتخت‌هاى تمدّنى قدیم ‌محسوب مى‌شود و پیشینه ی تاریخى آن، به حدود پنج هزار سال قبل مى‌رسد و از لحاظ قدمت، بعد از «اریحا» (در قدس) است. امّت‌ها و ملت‌هاى زیادى در این شهر ساکن ‌شده‌اند؛ مانند:لودى‌ها، آرامى‌ها، فینیقى‌ها، حیثون، عبرانیان، آشوریان، بابلى‌ها، میدیون، (مادها – ایرانیان) یونانى‌ها، رومى‌ها، اعراب و اقوام دیگرى چون ترک‌ها، کردها و…(3)

در مورد بانی این شهر در منابع، اختلاف فراوانی وجود دارد که هر یک آن را به کسی نسبت داده اند؛ بعضی گفته اند: دماشق بن قالی بن مالک بن ارفخشد بن سام بن نوح و یا یقطان بن عامر بوده است و برخی دیگر بیوراسف را بانی آن دانسته اند.(4)

گروهى برآنند، نخستین شهرى که حضرت نوح، بعد از طوفان، احداث کرد، دمشق بوده است. عدّه‌اى بر این باورند که ضحاک آن را بنا کرد و جمعى به کسان دیگرى ‌چون عاد بن عوض، اسکندر، غلام حضرت ابراهیم به نام دماشق، سلیمان بن داوود، دمشق بن قاین بن مالک بن ارفخشد بن سام بن نوح و دماشق بن نمرود بن کنعان ‌نسبت داده‌اند.(5)

به روایتى دیگر، آن را فرزند ارم بن سام بن نوح؛ یعنى دماشق که برادر فلسطین، ایلیا و حمص بود بنا کرد و هر یک از آنان ولایتى را آباد کرده و به ‌اسم خویش نامیدند.(6)

امّا بر اساس نظر بیشترمورخان، اوّلین کسى که دمشق را بنا کرد «اِرَم بن سام بن ‌نوح» بوده که در آن زمین باغى ساخت و طرح عمارت انداخت. چون بى‌نظیر و ضرب‌المثل ‌بود، آن را باغ ارم گفتند، آنگاه «شداد بن عاد» در آنجا بناهاهاى فراوان ساخت و چنانکه‌ گویند، طرح بهشت و دوزخى در آن محل ریخت که خداوند در قرآن کریم از آن یاد کرده است؛ إِرَمَ ذاتِ اَلْعِمادِ – اَلَّتِی لَمْ یُخْلَقْ مِثْلُها فِی اَلْبِلادِ.(7)

پس از آنکه اسکندر مقدونى این شهر را ویران کرد، تارخ، که او را آذر نیز گویند (عموى ‌حضرت‌ ابراهیم علیه السلام) و به وزارت ‌نمرود نیز اشتغال ‌داشت، آن را تعمیر و ترمیم کرد.

گویند دمشق حدود 3145 سال پس از آفرینش زمین ساخته شد و بعضى گویند هفت هزار سال پس از آن بوده و حضرت ابراهیم علیه السلام پنجاه سال پس از بناى دمشق، در آن سرزمین متولد شد.(8) آثار تاریخى فراوانى؛ از جمله کتیبه‌هاى متعلّق به هزاره‌هاى اول‌

و دوم قبل از میلاد مسیح در این شهر به ‌دست آمده است که دکتر عفیف البهنسى این ‌کتیبه‌ها و مجسمه‌هاى الهه‌هاى شام و ظروف متعلق به آن دوران را با تصاویر تشریح ‌کرده است. (9)


1) یوسف جمیل نعیسه، مجتمع مدینة دمشق، ج1، ص67، دمشق به معنای سرعت نیز آمده است.

2) پیشین، همان جا؛ ماجد اللحام، دمشق، ص22.

3) برای آگاهی بیشتر از دولت های عرب شام قبل از اسلام نک: احسان عباس، تاریخ بلاد الشام، چاپ عمان 1991، ص53 به بعد.

4) مسعودی، مروج الذهب، ج2، ص 11؛ نویری، منتهی الارب فی فنون الادب، ج4، صص 136 – 135.

5) زین العابدین شیروانی، ریاض السیاحه، ج1، ص 417؛ مسعودی، همان کتاب، ج2، ص 113.

6) شیروانی، همان کتاب، ج1، ص 419.

7) فجر: 7و8.

8) مسعودی، همان کتاب، ج1، ص113، همچنین برای اطلاع از شام در دوران قبل از اسلام نک: محمد احمد باسمیل، العرب فی الشام قبل الاسلام، بیروت، دارالفکر، چاپ دوم 1408.

9) همو، الشام الحضاره، ص 17 تا 150.