از جمله فضایل نفسانی، حفاظت و حراست از دین است، سیادت و شرافت انبیاء بر غیر، به واسطه همین است که آنها حافظ دین میباشند. پس چون دیانت چنین اثری دارد، به حکم عقل بر هر کس لازم و واجب است به اندازه قدرت خود، از قوانین آن حفاظت نماید، پس وجوب جهاد و دفاع به خاطر همین حکمت است.
آنچه در سراسر زندگی بزرگان دینی ما، بیشتر از همه چیز به چشم میخورد، مجاهدات و تلاشهای بیوقفه آنان در راه اعتلای کلمة الله است. تاریخ شاهد رنجها و مرارتهای فراوان زندگی ائمه علیهمالسلام است، رنجهایی که در راه اسلام متحمل شدند. از وجود مقدس پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله گرفته تا ولی عصر ارواحنا فداه، هر کدام به نوعی در پیشبرد اهداف الهی خود با موانع و مشکلات مواجه بوده و هستند.
رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله از مبعوث شدن به رسالت تا زمان فتح مکه و کوتاه کردن دست مشرکین قریش از سر مسلمانان، بسیار مورد آزار و اذیت دشمنان اسلام قرار گرفت، چنانچه در این رابطه فرمود:
«مَا أُوذِیَ نَبِیٌّ مِثْلَ مَا أُوذِیت؛ (1)
هیچ پیامبری مانند من اذیت و آزار نشد.»
سختیهای امام علی علیهالسلام پس از رحلت رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله دست کمی از پیامبر صلیاللهعلیهوآله نداشت. او نیز تا لحظه شهادت با مشکلات عدیدهای مواجه بود و هیچ گاه از تلاش و کوشش برای پایان دادن به ظلم و بیداد، فروگذار نکرد.
فاطمه زهرا سلاماللهعلیها هم به نوعی با مشکلات مواجه شد و همگام با همسرش علی علیهالسلام، در راه اسلام مجاهده کرد و خدمات ارزندهای انجام داد. البته دفاع از شوهر در واقع دفاع از امامت و از جمله مهمترین، فعالیتها و وظایف صدیقه طاهره بوده است.
حضرت زینب سلاماللهعلیها نیز همچون مادر گرامیش، در راه اسلام صدمات بسیاری را به جان خرید، اما در برابر تمامی مصائب و صدمات چون کوهی استوار در مقابل تندباد حوادث ایستادگی کرد و سرانجام پیروز شد.
زینب سلاماللهعلیها عمر کوتاهش را در جریانات و حوادث گذراند، صحنههای گوناگون درگیری و مبارزه را ملاحظه کرد، و در کنار مادر، نحوه مخاصمه و مجادله او را در احقاق حق دید، سپس سی سال با پدر و در سرد و گرم روزگار با او زندگی کرد، مبارزات فعال او را از جهات گوناگون دید و در آن کار ورزیده شد.
او ده سالی را در عصر امامت برادرش حسن علیهالسلام گذراند و زمان برادر و فریبکاریهای معاویه را هم با تمام وجود لمس کرد و شاهد ماجراهایی از اِعمال فریب و کارشکنی در حکومتش بود که هر کدام از آنها درسی مهم و فوقالعاده برای زندگی او و همه افراد در عرصه سیاست بود.
یک عمر آگاهی، زینب سلاماللهعلیها را پخته و ورزیده کرد. به ویژه که او تحت لوای برادرش حسین علیهالسلام قدم برداشت و آنچه دانستنی بود، دانست و آنچه فراگرفتنی بود، حسین علیهالسلام در جریان نهضت و در طول مدت مبارزهاش به او گوشزد کرد و او اینک آماده بود که گام بردارد. او زنی مجاهد و اهل رزم و مبارزه بود و بهترین روش مبارزاتی را در حرکت و تلاش خود برگزید و با بهترین شیوه و فنون در این مسیر، همگام با حسین علیهالسلام، همدوش و همپیمان او، مرحله به مرحله به پیش رفت.
زینب سلاماللهعلیها مجری طرح برادر بود، چرا که حسین علیهالسلام برای حفظ و احیای دین جدش، طرح عظیمی تهیه کرد و اقدامات بزرگی انجام داد. او از مدینه، به سوی عراق حرکت کرد و در برنامهریزی حرکت خویش، وارد مکه شد، تا شاید در آنجا و در میان انبوه زائران خانه خدا فرصتی یابد و حقایق آل محمد صلیاللهعلیهوآله را عرضه کند و حاکمان را رسوا سازد. او در این طرح زنان را نیز به همراه برد، که در رأس آنها زینب سلاماللهعلیها سرور و سالار زنان قرار داشت.
همه همّ و غم حسین علیهالسلام، دفاع از میراث نبوت، ولایت و دین و آئین خدا بود، او قصد داشت به مردم بفهماند، اسلام چیست؟ و آنچه که دشمن معرفی کرده و به آن عمل میکند از ساحت اسلام به دور است، به همین دلیل زینب سلاماللهعلیها را مجری طرح و تداوم بخش نهضت خود قرار داد. حسین علیهالسلام با خون خود منشور انقلابات عظیم و پی در پی را نوشت و زینب سلاماللهعلیها با اسارت خود آن را معنی و مفهوم بخشید.
زینب سلاماللهعلیها زنی مجاهد و اهل عمل بود. تلاش و کوششی بسیار داشت که بتواند رضای خدا را از عمل خویش فراهم سازد و در این راه از همه چیز خود حتی از جانش، مال و عزیزانش مایه گذاشت.
زینب سلاماللهعلیها مجاهدی شکستناپذیر بود که پس از شهادت برادرش رهبری نهضت را به عهده گرفت و هر چه مصیبت بیشتر، صبرش نیز بیشتر شد و هر جا به وجود زینب سلاماللهعلیها و مجاهده او نیاز پیدا می کرد، زینب سلاماللهعلیها آنجا حاضر بود و از مسؤولیت شانه خالی نکرد. او همراه و همگام حسین علیهالسلام تداوم بخش نهضت او و پیام رسان خونش بود و در این وادی عظیم به کار و تلاش پرداخت.
زینب سلاماللهعلیها در طریق دفاع از مکتب و انجام رسالت خویش هرگز از راه تعصب و خشم و هیجان وارد نشد و هرگز در پی آن نبود که از راه فریب دادن مردم پیش رود. اسناد، مدارک و شهادت مورخان و وقایعنگاران همه حکایت از آن دارند که زینب سلاماللهعلیها در تمام مراحل انجام رسالت برخود مسلط و مدیر بود و بیانی متقن و استوار داشت، همه جا با دلیل و برهان پیش رفت و سخنانش را برای مدعیان اسلام با منطق قرآن همراه کرد.
شیوه عملی را که او برای خود برگزید به گونهای بود که نمونه اش در هیچ واقعه و مبارزهای دیده نشد، او به موقع سکوت کرد، به جا و به هنگام حرف زد و در شرایط مناسب خطبه خواند.
خطبهها و سخنرانیهای زینب سلاماللهعلیها از آنگونه نبود که بر اثر تحریک عواطف و ناراحتیهای روحی فشار مصائب گفته شود، بلکه از روی نقشه دقیق و منظمی هر قسمت در جای خود و در حد لزوم گفته شده، موضع سکوت و خاموشی او هم حساب شده بود.
او میدانست در کجا حرف بزند و کجا ساکت باشد در کجا مردم را به گریه اندازد و در کجا بیاعتنا در برابر حوادث بگذرد. در جایی که لازم بود خود و خاندان خود را معرفی کرد و در شأن و رتبت شهیدان حرف زد. زنی، با آن همه مصائب جانکاه، در شهری که هزاران چشم به تماشای او ایستاده بود، آنگونه محکم و استوار سخن گفت که دشمن، نتواند امر را بر دیگران مشتبه سازد. اگرچه دشمن او را اسیر کرد تا فریاد او را خاموش سازد ولی غافل از این بود که زینب سلاماللهعلیها شرایط ساخته شده توسط دشمن را به نفع خود تغییر داد و برنامه دفاعی خود را به مرحله اجرا درآورد.
شرقاوی میگوید:
زینب سلاماللهعلیها پیوسته پرچم جهاد را بر دوش گرفت و از حق و عدالت دفاع کرد و با مردان در سختیها و شداید مشارکت نمود و با قوت بیان و منطق نیرومند خود با دشمنان احتجاج کرد و در نهایت هم پیروز شد. (2)
1) کشف الغمة، اربلی، ج2، ص 537.
2) زینب کبری سلاماللهعلیها عقیله بنی هاشم، حسن الهی (بوته کار)، ص115.