جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

دختر شیر خدا (3)

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

شام، روشن از جمال زینب کبراستی

سر به زیر افکن که ناموس خدا، این جاستی

کن تماشا آسمان تابناک شام را

کآفتاب برج عصمت از افق، پیداستی

آب گردد زَهره شیران در این صحرا، مگر

دختر شیر خدا، خفته در این صحراستی؟

در شجاعت چون حسین و در شکیبایی حسن

در بلاغت چون علیّ عالی اعلاستی

نغمه مرغ حق از گلزار شام آید به گوش

مرغ حق را نغمه شورانگیز و روح‌افزاستی

کرد روشن با جمالش، آسمان شام را

کز فروغ چهره، گویی زُهره زهراستی

قاسم رسا

***