موضوع دیگری که نباید در بررسی نقش قرآن در کلام حضرت زینب علیهاالسلام از آن غافل شد،، علم سرشاری است که زینب علیهاالسلام در پرتو عترت از آن بهره می برد.می دانیم اتصال مستقیم زینب علیهاالسلام با واسطه های دریافت وحی و متصل کنندگان زمین و آسمان، سبب شده که او از علمی سرشار متصل به مخزن لایزال علوم الهی بهره مند شود؛ تا جایی که امین اسرار امامت قرار گیرد.(1) به این دلیل است که سخن این بانوی بزرگوار، دریایی از علم و حکمت و معرفت است. این مقام، منزلتی است که خداوند تنها به بعضی از بندگان خاصش عطا می کند: «یؤتی الحکمه من یشاء و من یؤت الحکمه فقد اوتی خیرا کثیرا«(2)
حضرت زینب علیهاالسلام، خود در بیان خاستگاه این علم لدنی می فرماید:
وجعل علمه عندنا، و فهمه لدینا؛ فنحن عیبة علمه، و وعاء فهمه و حکمته، و حجته فی الإرض لبلاده و لعباده؛ (3) خداوند، خود علمش را به ما سپرد و قدرت فهم معارفش را به ما
عطا کرد. پس ما محمل علم خدایی، و دربرگیرنده ی فهم علوم و حکمتش و حجت او بربندگان در زمینیم.
این درجه ی علمی خاص باعث شده بود که زینب علیهاالسلام همواره مورد اعتماد و وثوق امامان معصوم زمان خود قرار بگیرد. زنان بنی هاشم دیده بودند که زینب علیهاالسلام همواره طرف مشورت علی علیه السلام و برادرش بود که او را «صاحبة الشوری» می گفتند.(4) با توجه به همین جایگاه خاص علمی است که از قرن هفتم هجری تا کنون دانشمندانی مانند علی بن عبدالکریم جزری، ابوالفرج اصفهانی، جلال الدین سیوطی، عمر ابونصر مصری و دیگران زینب علیهاالسلام را با عنوان «امرأة عاقلة لبیبة جزلة» یعنی بانوی عاقل خردمند، با تدبیر، بزرگوار و خطیب، ستایش کرده اند؛ (5) گرچه از زمان حیات به القابی همچون عقیله (زن گرامی(، عقیله ی بنی هاشم، عقیله ی طالبیون، موثقه، عالمه غیر معلمه، عارفه، فاضله ی کامله و… ملقب بوده است.(6)
این گونه زینب علیهاالسلام، حیاتی آمیخته با قرآن را به منصه ظهور می رساند. آخرین کلامی که از آن بانو در تاریخ به ما رسیده، عاطفی ترین صحنه ای است که این تجلی وحی در کلام زینب علیهاالسلام، آفریده است:
از عبدالله بن عبدالرحمن انصاری نقل می کنند که زینب علیهاالسلام را در مصر دیده بود. پرشکوه و موقر مانند ماه. رقیه دختر عقبه بن نافع الفهری می گوید: من جزء گروه استقبال
کننده گان زینب علیهاالسلام بودم. مسلمه بن مخلد و عبدالله بن الحارث و ابوعمیره المزنی از زینب علیهاالسلام استقبال کردند و او را تسلیت گفتند و گریستند. صدای گریه ی همه بلند شد. زینب علیهاالسلام نیز که چشمانش دریا شده بود، گفت: «هذا ما وعد الرحمن و صدق المرسلون«.(7)
آیه ای که زینب علیهاالسلام تلاوت کرد، اشاره ای است به هنگامه ی بیداری و توجه مردم در روز قیامت. انگار عاشورا قیامتی بود که موجب بیداری مردم شد. به قول محتشم:
گر خوانمش قیامت دنیا عجیب نیست.(8)
1) مجلسی، بحارالانوار، ج 46، ص 19؛ شیخ صدوق، کمال الدین، ج 2، ص 501 و 507.
2) بقره (2) / 269؛ «به هر کس که بخواهد، حکمت را عطا می کند و کسی که از حکمت الهی بهره مند شود، به خیری ناتمام دست یافته است«.
3) نقدی، حضرت زینب کبری، ص 193.
4) احمدی، روانشناسی اجتماعی نهضت عاشورا، ص، 44.
5) صادقی اردستانی، امام حسین علیه السلام و عاشورائیان، ص 277.
6) شاکری، العقیلة والفواطم، ص 12.
7) یس (36) / 52؛ «این همان چیزی است که خدای وعده داده بود؛ پس راست گفتند فرستادگان«.
8) مهاجرانی، پیام آور عاشورا، ص 353.