آنگاه که یزید اشعار کفرآمیز خود را به پایان داد، زینب کبری (علیهاالسلام) چون شیری خشمگین از جا برق آسا جست و با صدایی رسا به بلندای تاریخ خطبه ای کوبنده را چنین آغاز فرمود:
الحمدلله رب العالمین، و صلی الله علی رسوله و آله اجمعین. صدق الله سبحانه کذالک یقول: «ثم کان عاقبه الذین اساؤ السوء ان کذبوا بآیات الله و کانوا بها یستهزون«(1)» اظننت یا یزید!
حیث اخذت علینا اقطار الأرض و آفاق السماء فأصبحنا نساق کما تساق الأساری ان بنا علی الله هوانا و بک علیه کرامه؟ و ان ذلک لعظم خطرک عنده؟ فشمخت بأنفک و نظرت فی عطفک جذلان مسرورا حین رأیت الدنیا لک مستوثقه و الأمور متسقه و حین صفی لک ملکنا و سلطاننا فمهلا، انسیت قول الله تعالی: و لا یحسبن الذین کفروا انما نملی لهم خیر لانفسهم انما نملی لهم لیزدادوا اثما و لهم عذاب مهین(2)
حمد می کنم خدای عالمیان را و درود می فرستم بر پیامبر اسلام)صلی الله علیه و آله و سلم(خاندان او. راست گفت پروردگار عالمیان، آنجا که در قرآن می فرماید: عاقبت کسانی که زشت گناه کردند، به جایی رسید که آیا خداوند را دروغ شمرده و آنها را به باد مسخره گرفتند.
ای یزید! آیا گمان بردی از اینکه آسمان و زمین را بر ما تنگ گرفتی و مانند اسیران ما را به شهرها و دیارها بردی، ما در نزد خدا خوار و ذلیل هستیم و تو قدر و منزلت داری؟ و با این خیال باد به دماغ افکندی و با چشمانی پر غرور به اطراف می نگری؟ در حالی که مسرور و شادمانی از اینکه دنیای تو آباد شده و کار بر مراد تو میرود؟ و مقام و موقعیتی را که شایسته و سزاوار ماست در دست گرفتی؟ آرام باش، مگر فراموش کردی گفتار خدای متعال را که در قرآن می فرماید: کافران خیال نکنند آنچه ما برای آنها پیش می آوریم و آنها را مهلت می دهیم به نفع آنان و به خیر و سعادت آنها است نه! بلکه این مهلت برای آن است که بر گناهان خود
بیفزایند و برای آنها عذاب خوار کننده در پیش است.
1) سوره روم / 30.
2) سوره آل عمران / 72.