جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

خبر شهادت حسین علیه‌السلام به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

زینب سلام‌الله‌علیها به سوى حرم جدش رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله حرکت کرد، اهل بیت و مردم مدینه نیز با گریبان‏هاى چاک و ناله‏هاى سوزناک، همراه ایشان راه افتادند، آن جماعت انبوه، گروه گروه با لباس‌های سیاه و آه و ناله وارد مدینه شدند، تا به مسجد رسول خدا رسیدند. (1)

زینب سلام‌الله‌علیها دو طرف درب مسجد را گرفت و فرمود:

«السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا جَدَّاهْ یَا رَسُولَ اللَّهِ أَیْنَ ناعیه إِلَیْکَ أخى الْحُسَیْنِ؛ (2)

سلام ای جد بزرگوار، همانا برادرم حسین علیه‌السلام را کشتند و من خبر شهادت او را آورده‌ام.»

ابو مخنف می‌گوید:

«در این وقت، ناله‌اى از قبر مطهر شنیده شد و مردم گریستند، زینب سلام‌الله‌علیها نیز فرمود:

کاش مرا به خال خود وامى‌گذاشتید، تا سر به صحرا گذارم و خاک بیابان‌ها را با اشک چشم، تر کنم، چگونه داخل مدینه شوم و سوال و جواب نمایم.»

زنان مهاجر و انصار و قریشیان چون حال حضرت را دیدند، خود را بر خاک انداختند، گریبان چاک کردند، صورت‌ها خراشیدند و گریستند، سپس اطراف آن بانو را گرفتند، و او را به خانه بردند در حالی که به او تسلیت مى‌گفتند، زینب سلام‌الله‌علیها نیز فرمود:

«چگونه به خانه روم و به کدام خانه داخل شوم که صاحب ندارد و مردان آن همه کشته شده اند؟» (3)


1) موسوعة الامام الحسین علیه‌السلام، ج ‏7، ص 288.

2) بحار الأنوار، ج ‏45، ص 198.

3) ریاحین الشریعه، ذبیح‌الله محلاتی، ج 3، ص 204.