امام صادق علیه السلام فرمود: وقتی امام حسین علیه السلام به بالین برادر آمد و وضع حال برادر را مشاهده کرد، گریست، امام حسن علیه السلام فرمود: برادرم چرا گریه می کنی؟
امام حسین علیه السلام فرمود: چگونه گریه نکنم که تو را مسموم می بینم، مرا بی برادر نمودند.
امام حسن علیه السلام فرمود: برادرم، گرچه مرا با زهر مسموم کردند، در عین حال آنچه بخواهم در اینجا آماده است و برادران و خواهران و بستگانم نزد من جمع هستند ولی: «لا یوم کیومک یا اباعبدالله…» هیچ روزی به سختی روز شهادت تو نیست ای اباعبدالله، سی هزار نفر که خود را از امت جد ما می نامند و مسلمان می دانند تو را محاصره کرده و به کشتن تو و ریختن خون تو اقدام می نمایند، آنها حرمت تو را هتک می کنند و زن و بچه ی تو را اسیر نمایند، و اموال تو را غارت نمایند، در این هنگام لعنت خدا بر بنی امیه روا گردد.
همه چیز از آسمان و زمین بر تو گریه کنند، حتی حیوانات صحرایی و دریایی برای مصیبت جانسوز تو سرشک اشک بریزند. (1)
1) سوگنامه ی آل محمد صلی الله علیه و اله و سلم، ص 59.