جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

حمله به برادر!

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

در آخرین لحظات، از هر طرف به حسین علیه السلام حمله کردند. باران تیر بود و ضربات شمشیر. حسین علیه السلام تنهای تنها بود و دشمن بسیار… نیزه ای که بر شانه ی حسین خورد او را به صورت، بر زمین انداخت، زینب علیهاالسلام که

ناظر این صحنه بود، گفت کاش آسمان بر زمین فرود می آمد، کاش کوهها بر دامنه ها فرو می ریخت.

عمر بن سعد هم شاهد بود که هرکس با شمشیر و نیزه، ضربه ای بر حضرت می زد. زینب علیهاالسلام به او گفت: ای عمر! دارند اباعبدالله را می کشند و تو نگاه می کنی؟ چشمان عمر بن سعد غرق اشک شده بود، رویش را گرداند و سکوت کرد! (1)


1) اللهوف، ص 175، لواعج الاشجان، ص 363، معالم المدرستین، ج 3، ص 134، به نقل از پیام آور عاشورا، ص 269، ترجمه ی نهایة الارب، ج 7، ص 195.