جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

حضور حضرت زینب در تشییع جنازه ی پدر

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

نورالدین محمدبن المرتضی به اسناد خود از ام کلثوم حضرت زینب علیهاالسلام نقل می کند که فرمود آنگاه که پدرم مریض بود به شمشیر عبدالرحمن بن ملجم مرادی، برادران مرا مخاطب ساخته فرمود: پسران من، چون من از دنیا رفتم مرا غسل دهید و با باقیمانده ی کافور و حنوط بهشتی که از پیغمبر و

فاطمه باقیمانده، مرا حنوط کنید و بر عماری بگذارید و توجه کنید آنگاه که قسمت جلو تخت بلند شد، عقب آن را بلند کنید.

حضرت زینب علیهاالسلام می فرماید:

جنازه ی پدر را به همان ترتیب بلند کردیم تا نزدیک زمین نجف رسیدیم، مقدم عماری نزول کرد؛ برادران نیز تخت را بر زمین گذاشتند. برادرم حضرت حسین علیه السلام کلنگی بر زمین زد که قبر ساخته نمودار شد و در دو سطر به سریانی بر آن نوشته بود: بسم الله الرحمن الرحیم هذا قبر حفره نوح النبی لعلی وصی محمد قبل الطوفان بسبعمأة عام.

-بنام خداوند بخشنده ی مهربان این قبری است که نوح نبی هفتصد سال قبل از طوفان برای علی، وصی محمد حفر کرده است- آنگاه که پدرم را دفن کردیم موقعیکه می خواستند روی قبر را بپوشانند آخرین خشت لحد را برداشتند تا بار دیگر از جمال پدر بهره برگیرند قبر خالی بود. معلوم نشد، پدرم در زمین رفت یا در آسمان سیر کرد، آنگاه شنیدم صدائیکه ما را تعزیت و تسلیت داده و می گفت: «احسن الله لکم العزاء فی سیدکم و حجة الله علی خلقه«. (1)

به خاک تربت بابا نهادم تا سر خود را

شنیدم ناله ی جانسوز زهرا مادر خود را

بتو ننمود مادر سینه و پهلو و بازو را

تو هم بابا نشان او مده زخم سر خود را

امامی مهربان بودی که کردی در شب قتلت

به آب و دانه ی مرغان سفارش دختر خود را


1) حضرت زینب کبری علیهاالسلام، ص 69.