جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

حضرت زینب سلام‌الله‌علیها و مدیریت بحران

زمان مطالعه: 3 دقیقه

فرایند پیش‌بینی و پیشگیری از وقوع بحران، برخورد و مداخله در بحران و آرامش و سالم‌سازی‌ بعد از وقوع بحران را مدیریت بحران گویند. برای رهایی از بحران، مدیری بسیار کار آزموده لازم است تا افراد را به سلامت از شرایط بحرانی عبور دهد. با نگاهی منصفانه به حوادث و رویدادهای تاریخ بشر واقعه کربلا را یکی از عظیم‌ترین، بحرانی‌ترین و سخت ترین وقایع تاریخ ذکر می‌کنند. شرایط و ویژگی‌های این واقعه از حیث عظمت و بزرگی به گونه ای است که بحرانی نظیر آن را نمی توان در طول ادوار گذشته تاریخ یافت. بسیاری از حوادث و وقایع تاریخی، معمولاً بحران‌ها یک وجهی بوده‌اند اما واقعه کربلا بحرانی دو وجهی است، دوره اول از آغاز حرکت امام حسین علیه‌السلام از مکه، تا عصر عاشورا و شهادت تمام یاران، انصار و اهل بیت آن حضرت که در بدترین شرایط و به بدترین وجه ممکن صورت گرفت و دوره دوم از عصر عاشورا و اسارت تا اعزام کاروان به شام ادامه پیدا کرد.

از روزی که کاروان امام‌حسین علیه‌السلام از مدینه به سوی مکه حرکت کرد تا زمانی که به کربلا رسید‌، بر مسئولیت‌‌ها و مصیبت‌های حضرت زینب سلام‌الله‌علیها افزوده شد و حضرت زینب‌ سلام‌الله‌علیها دو وظیفه اساسی را بعد از شهادت امام حسین علیه‌السلام به عهده داشت، ‌یکی «مدیریت کاروان اسیران» و دیگری «پیام‌رسانی نهضت عاشورا» و دنبال کردن اهداف آن قیام خونین بود. پس از شهادت امام‌حسین علیه‌السلام که حماسه خونین عاشورا به پایان رسید‌. سرنوشت یک «نهضت»، به ‌دست یک زن سپرده شد و او با همه مصیبت‌‌هایی که داشت، باید بزرگ‌ترین مسؤولیت را در شرایط بحرانی اسارت به انجام برساند.

خون‌های پاک و مقدسی که دشت کربلا را رنگین کرد، به یک حماسه تبدیل شده بود. این حماسه یک پیام داشت که هدف و آرمان نهضت عاشورا را بیان می‌کرد، پیامی که به یک پیام‌رسان نیاز داشت ‌تا آن را بیان کند و پیام‌رسان چنین آرمان و هدف جاودانه‌ای حضرت زینب سلام‌الله‌علیها بود.

در جریان این سفر پر مشقت، مصائب بسیاری بر زینب سلام‌الله‌علیها گذشت که میزان آن کمتر از دوره اول نبوده است، مدیریت بر جمعی زن‌ و کودک غم‌دیده و مصیبت‌زده از یک طرف و رفتارهای ناشایست، مأموران اموی، برخورد تحقرآمیز مردمان شهرها و قبایل مسیر حرکت، و زخم زبان و دشنام آنها از طرف دیگر، بیان از واقعه‌ای دردناک و اسفناک دارد که در طول تاریخ نیز چنین بحران وحشتناکی بر کسی واقع نشده است.

علی‌رغم همه این مصائب، برای ادامه روند نهضت کربلا و دستیابی به اهداف عالی ترسیم شده برای آن از سوی اباعبدالله الحسین علیه‌السلام، این امر، نیازمند مدیری توانمند و لایق بود تا بتواند ضمن اداره امور، به خوبی این حرکت عظیم را هدایت کرده و به بهترین نحو ممکن رسالت تبیین شده را به انجام رساند. رسالتی که جز تبلیغ و بیان واقعیت‌های موجود و مسائلی که بر دین اسلام گذشته و انحرافات حکام به ظاهر اسلامی نبود و طبیعی است که در چنین شرایط بحرانی‌، ‌شخصیتی غیر از حضرت زینب سلام‌الله‌علیها نمی‌توانست از عهده چنین مسؤولیت بزرگی برآید؛ اگرچه پس از شهادت امام حسین علیه‌السلام امامت به امام سجاد علیه‌السلام رسید، اما به دلیل اینکه ایشان شدیداً بیمار بود عملا حضرت زینب سلام‌الله‌علیها وظیفه مدیریت بحران را به عهده گرفت و می بایست در مسیر طولانی کربلا تا شام، مستقیماً تمام مسائل و مشکلات ناشی از آن را مدیریت کند.

شاید سخت‌ترین دوران مدیریت حضرت زینب سلام‌الله‌علیها زمانی بود که یزیدیان خیمه‌گاه امام حسین علیه‌السلام را به آتش کشیدند. گویا او همه مصیبت‌‌ها و داغ‌هایش را فراموش کرده بود که این چنین فعال در صحنه حاضر بود؛ ‌از یک سو سعی داشت امام سجاد علیه‌السلام را از شعله‌های آتش نجات دهد و ‌از سوی دیگر به طرف کودکان فراری در آن تاریکی شب می‌دوید، ‌تا گم نشوند.

و یا در روز یازدهم محرم و هنگام عبور از قتلگاه، وقتی چشم حضرت سجاد علیه‌السلام به اجساد پاره‌پاره و غرقه به خون پدر، ‌برادران، ‌عمو و عمو زادگان افتاد، حالش منقلب شد و زینب سلام‌الله‌علیها بی‌درنگ خود را به حضرت سجاد علیه‌السلام رساند و در حالی‌که خود کوهی از غم در سینه داشت، حضرت سجاد علیه‌السلام را دلداری داد، و از او خواست تا صبر پیشه کند:

«مَا لِی أَرَاکَ تَجُودُ بِنَفْسِکَ یَا بَقِیَّةَ جَدِّی وَ أَبِی وَ إِخْوَتِی؛ (1)

تو را چه می‌شود که می‌بینم گویی با جان خود بازی می‌کنی اى یادگار جدّ و پدر و برادرم!؟»

مسائلی از این قبیل در این سفر بسیار بود. اما حضرت زینب سلام‌الله‌علیها، شیرزن کربلا به خوبی توانست این رسالت عظیم را به سرانجام برساند.


1) کامل الزیارات، ابن قولویه، ص 261.