جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

حضرت زینب سلام‌الله‌علیها در روزگار مادر

زمان مطالعه: 4 دقیقه

زینب سلام‌الله‌علیها حدود شش سال با مادر زندگی کرد و در طفولیتش همراز و هم پرواز مادر گشت، آنچنان که شخصیت او با شخصیت مادر قوام یافت، فاطمه سلام‌الله‌علیها ثانی که صدیقه صغرایش خواندند و تالی عصمت کبری. ویژگی‌های مادر، اخلاق و صفاتش، راه و رسم او، دفاع او از پدر، اعانت او از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله همه و همه برای زینب درس‌هایی شد که آثار آن تا پایان عمر در او باقی ماند.

تشکیل جلسه درس و تفسیر قرآن زینب، انس و عبادت او با خدای بزرگ، کمک به مستمندان و از همه مهمتر مبارزه او را در حق و فدا کردن جان در راه قرآن همه و همه پیروی از مکتب مادر است.

حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها مدتی پس از رحلت حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌وآله شهید شدند. بانوی بزرگ اسلام، هرچند نتوانست دختر شش ساله‏اش را به همه نکته‏ها و حقایق دینی آشنا سازد، اما درس‏هایی به او داد که در آینده رهنمون او در بسیاری از وقایع و حوادث شد، به او آموخت در هیچ حالی نباید خدا را از یاد بَرد و اگر ضرورت اقتضا کرد باید برای حفظ دین از تندباد بدعت‏ها و تحریف‌ها امر به معروف و نهی از منکر را پیشه خود سازد و با زبانی فصیح و غرّا گمراهان را به اصل دین فراخواند و دشمنان حق و حقیقت را رسوا نماید و اگر لازم بود، همه نامرادی‏ها و دشواری‏های روزگار را به دوش کشد. مادر با رفتارش به او فهماند که باید به همسرش احترام گذارد و فرزندانش را با خدا و آیین اسلام الفت دهد و اسباب آسایش خانواده را فراهم آورد.

چیزی از رحلت جانسوز پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله نگذشته بود که صدای همهمه عده‌ای جفا‌پیشه به پاخاست و در لابلای موج خشم و فریاد جمعیت، آتش از در خانه شعله کشید!

نابکاران و کوردلانى که مى‌خواستند امام على علیه‌السلام را به بیعت با خلیفه وادارند، آمده بودند تا او را به زور از خانه‌اش بیرون ببرند. على بیرون نرفت، زهرا پیش آمد و با ضربات مُغَیره و قُنفُذ، نقش زمین گشت و با بدنى مجروح در بستر بیمارى قرار گرفت. (1)

حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها چون در بستر شهادت قرار گرفت، به دختر پنج ساله‌اش وصیت کرد که:

» تَصْحَبْ أَخَوَیْهَا وَ ترعاهما وَ تکون لَهُمَا مِنْ بَعْدَهَا أَمَّا؛ (2)

هرگز از دو برادرش جدا نشود. پیوسته با آنان باشد و از آنان نگهدارى کند و براى آنها پس از حضرت زهرا مادر باشد.»

سرانجام زینب به سوگ مادر نشست و به چشم خود دید که چگونه پدرش اشک مى‌ریزد، چه سان ناتوان شده و از خدا صبر و بردبارى مى‌طلبد؟!

هنگام دفن مادر، با چشم تیزبین دید که که زهرا را زیر خاکها پنهان کنند او با یاد نمودن رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله از ستم امت و ستمگران ریاست طلب، شِکوِه مى‌کند.

«یَا رَسُولَ اللَّهِ الْآنَ حَقّاً فَقَدْنَاک‏؛ (3)

ای رسول خدا! هم اکنون با رحلت مادرم، فقدان تو را هم دریافتم.»

زینب با دیدن چنین مناظرى رو به سوى قبر پیامبر کرد و گفت: با مرگ مادر جاى خالى تو براى ما محقق شد، و دیگر دیدار ممکن نیست.

‏زینب سلام‌الله‌علیها دختر بزرگوار فاطمه سلام‌الله‌علیها در سن شش سالگی مادر خود را از دست داد. لیکن با همین سن کم، چنان تربیت شده بود که از فاطمه سلام‌الله‌علیها حدیث و روایت نقل کرده است، البته اکثر تاریخ‏نویسان و محدثان، خطبه فدک را از حضرت زینب سلام‌الله‌علیها ذکر کرده‏اند.

هوش و درایت زینب سلام‌الله‌علیها جز امتیازات خاصّش بود تا جایی که نه تنها از فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها حدیث روایت ‏کرد و گوهرهاى آن دریا را به شیفتگان معارف این خاندان ‏رساند بلکه احادیثى هم از امیرالمؤمنین و رسول ‏خدا علیهماالسلام روایت کرده است.

به عنوان نمونه ابوالفرج در مقاتل الطّالبیین در شرح حال عون بن عبداللَّه بن جعفر می‏نویسد: (4)

مادر عون؛ زینبِ عقیله، دختر علی بن‏ابی‏طالب است، همان زنی که ابن عباس خطبه فدک فاطمه سلام‌الله‌علیها را از او روایت کرده و گفته این خطبه را عقیله ما زینب دختر علی علیه‌السلام برای من روایت کرد. (5)

از میان محدثان، مرحوم شیخ صدوق در کتاب علل الشّرایع و اصول الاسلام بخشی از اوایل خطبه فدک را که مربوط به احکام است را نقل کرده و سند آن را این‏گونه ذکر می‏کند:

«حَدَّثَنا مُحَمّدُ بنُ مُوسَی بنِ المُتَوَکِّل، قالَ: حَدَّثنَا عَلیُّ ابن الحُسَین السَّعْدآبادی، عَنْ اَحْمَد بنِ اَبی عَبْداللَّهِ البَرقی، عَنْ اِسْماعیلَ بن مِهْران عَنْ اَحمَد بن مُحَمَّد ابنِ جابر، عَنْ زَیْنَب بِنْتِ عَلیّ قالَتْ: قالت فاطمةعلیها السلام فی خُطَبَتِها…» (6)

نقل چنین خطبه‏ای از طرف دختری خردسال و حفظ آن با همه بلاغت و جامعیت، نشانه رشد، کمال، علم و دانایی اوست. می‏توان گفت ایشان عطیّه الهی بوده و ویژگی‏های خاصّی داشته است. سخنان حضرت زینب سلام‌الله‌علیها در طول مسافرت کربلا، کوفه و شام و خطبه‏ها و سخنرانیهایی که در فرصتهای مختلف در برابر ستمکاران و طاغیان آن زمان و مردم ایراد فرموده است، نشان می‏دهد که علم، دانش و کمال آن بانوی بزرگوار اکتسابی و از راه تحصیل و تعلیم نبوده، بلکه‏ عنایت الهی و جنبه خارق‏العاده داشته است. دلیل این ادّعا کلام امام چهارم علیه‌السلام است که پس از سخنرانی زینب سلام‌الله‌علیها در کوفه، خطاب به آن حضرت فرمود:

«یا عَمَّة! اُسْکُتی! اَنْتِ بِحَمْدِاللَّهِ عالِمَةٌ غَیْرُ مَعَلَّمَة، وَ فَهِمَةٌ غَیْرُ مُفَهَّمَة؛ (7)

عمه جان! آرام باش و سکوت اختیار کن که تو بحمداللَّه دانشمندی معلم ندیده و فهمیده‏ای بدون آموزگار هستی.»


1) اسرار آل محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله، ترجمه کتاب سلیم، ص 228.

2) چهره درخشان عقیله بنی هاشم، علی ربانی خلخالی، ص31.

3) بحار الأنوار، ج‏43، ص 192.

4) مقاتل الطالبین ابوالفرج اصفهانی، ترجمه بهزاد جعفری، ج1،ص162.

5) عوالم العلوم و المعارف، ج‏11، 957.

6) علل الشرائع، ج‏1، ص 248.

7) الإحتجاج، طبرسی، ج‏2، ص 305.