گاهی در تاریخ، انسانهای بزرگی میدرخشند و مدال افتخار میگیرند و چون بر بلندای شکوه انسانیت ایستادهاند الگوی نسلهای بشری میشوند. بدون شک یکی از این نمونهها حضرت زینب سلاماللهعلیها دختر امیرمؤمنان علی و فاطمه علیهماالسلام میباشد.
زینب سلاماللهعلیها فرزند علی بن ابیطالب علیهالسلام، دومین شخصیت جهان آفرینش و به تعبیری نفس پیامبر صلیاللهعلیهوآله است، با توجه به آیه مباهله که میفرماید:
«فَمَنْ حَاجَّکَ فیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکاذِبین؛ (1)
هر گاه بعد از علم و دانشى که (در باره مسیح) به تو رسیده، (باز) کسانى با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: «بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود را، آن گاه مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.»
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، تمام مفسرین و اهل حدیث اتفاقنظر دارند و تاریخ هم تأیید کرده که رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله برای مباهله با نصاری جز علی و فاطمه و حسنین علیهمالسلام کس دیگری را همراه نبرد. یعنی برای مباهله تنها به خود و علی علیهالسلام که مصداق انفسنا بود و به امام حسن و امام حسین علیهماالسلام که مصداق ابناءنا و فاطمه سلاماللهعلیها که مصداق نساءنا بودند اکتفا نمود.
زینب سلاماللهعلیها مادری هم چون فاطمه زهرا سلاماللهعلیها دارد و جد بزرگواری چون رسول الله صلیاللهعلیهوآله و برادرانی مانند حسن و حسین علیهماالسلام دارد، خاندانی ممتاز در جهان آفرینش.
پس اصل انتساب به این خاندان و درک محضر این انسانهای کامل شأن و مقام والایی است که زینب سلاماللهعلیها آن را درک کرده است، انسان های کامل یعنی رسول اکرم، علی بن ابیطالب، فاطمه زهرا، حسنین، زینالعابدین علیهمالسلام، که هر یک از ایشان به تنهایی یک دورهای از آفرینش هستند و انتساب و درک چنین شخصیتهای بزرگی در تکوین شخصیت انسان بسیار موثر است. زینب سلاماللهعلیها تحت چنین تربیتی به مراتب عالى از فضائل و کمالات انسانى دست یافت و با شایستگىها و استعداد ذاتى که از آن بهرهمند بود، همانند پدر و مادرش جامع همه کمالات و صفات پسندیده شد.
چرا که این بانوی بزرگ از اقیانوس علمی و عملی مربیان نمونه ی بشریت بهره برد و در مکتب این بزرگواران درس ایمان، تقوا، صبر و استقامت، مبارزه و ظلم ستیزی، حرکت و قیام، دفاع از حریم اسلام، دفاع از اصل اصیل امامت و ولایت، حمایت از مکتب شجاعت و شهامت، ایثار و فداکاری و فصاحت و بلاغت آموخت. به همین دلیل یکی از بهترین راههای شناخت سیمای تابناک حضرت زینب سلاماللهعلیها شناخت ایشان در آیینه کلام معصومان علیهمالسلام است.
– رسول خدا صلیاللهعلیهوآله در هنگام نامگذاری زینب سلاماللهعلیها او را در آغوش گرفت، بوسید و فرمود:
«وصیّت میکنم حاضرین و غائبین امّت را که حرمت این دختر را پاس بدارند، همانا وی مانند خدیجه کبری است.» (2)
– در هنگام نامگذاری زینب سلاماللهعلیها جبرئیل بر پیامبر نازل شد و عرض کرد یا رسول الله صلیاللهعلیهوآله نام این فرزند را زینب بگذار و شروع به گریه نمود، رسول خدا صلیاللهعلیهوآله نیز گریه کرد، فاطمه سلاماللهعلیها علت را جویا شد که پیامبر فرمود:
همانا این دختر از آغاز تا پایان زندگی در این سرای ناپایدار به رنج و مصیبت گرفتار است، او پس از مرگ من و تو، سرنوشت غمبارى خواهد داشت، در نظرم مجسم گشت که او با چه مشکلاتى دردناکى روبهرو مى شود و چه مصیبتهاى بزرگى را به خاطر رضاى خداوند با آغوش باز استقبال مىکند. (3)
«یا بضعتی و قرّة عینی إنّ مَن بَکى علیها و على مَصائبها یکون ثواب بُکائه کَثَواب مَن بَکى على أخَوَیها؛ به درستی که هر کس بر زینب سلاماللهعلیها و مصائب او بگرید ثواب گریستن کسى را به او مىدهند که بر دو برادر او حسن و حسین علیهماالسلام گریه کند.» (4)
حضرت زهرا سلاماللهعلیها نیز فرمود:
«محبت دخترم زینب به حسین بینهایت است، که بیدیدار حسین آرام نمیگیرد. اگر بوی حسین را نشنود، قالب تهی میکند.» (5)
زینب سلاماللهعلیها به عنوان زیباترین الگوی بشریت در طول تاریخ و نمونه یک انسان کامل در تمام فضایل و ویژگیهای انسانی در اوج است از جمله در عبادت، آنچنانکه امام حسین علیهالسلام که خود معصوم و واسطه فیض الهی است، هنگام آخرین وداع با خواهر در روز عاشورا فرمود:
«یَا أُخْتَاهْ لاَ تُنْسِینِی فِی نَافِلَةٍ اللَّیْلِ؛ (6)
خواهرم، در نماز شبت مرا فراموش نکن.»
این نشان از آن دارد که این خواهر، به قله رفیع بندگی و پرستش راه یافته و به حکمت و هدف آفرینش دست یازیده است.
امام زین العابدین علیهالسلام نیز در این مورد فرمود:
«أَنَّ عَمَّتِی زَیْنَبُ کَانَتْ تُؤَدِّی صَلَوَاتِهَا مِنْ قِیَامِ الْفَرَائِضِ وَ النَّوَافِلِ عِنْدَ سِیَرِ الْقَوْمِ بِنَا مِنَ الْکُوفَةِ إِلَى الشَّامِ وَ فِی بَعْضِ الْمَنَازِلِ کَانَتْ تُصَلِّی مِنْ جُلُوسٍ فَسَأَلْتُهَا عَنْ سَبَبِ ذَلِکَ فَقَالَتْ أَصْلِیٍّ مِنْ جُلُوسٍ لِشِدَّةِ الْجُوعِ وَ الضَّعْفِ مُنْذُ ثَلَاثِ لَیَالٍ لِأَنَّهَا کَانَتْ تُقْسَمُ مَا یُصِیبُهَا مِنْ الطَّعَامِ عَلَى الْأَطْفَالِ لِأَنَّ الْقَوْمَ کَانُوا یَدْفَعُونَ لِکُلِّ وَاحِدٍ مِنَّا رَغِیفًا وَاحِدًا مِنَ الْخُبْزِ فِی الْیَوْمِ وَ اللَّیْلِه؛ (7)
عمهام زینب با این همه مصیبتهای از کوفه تا شام، هیچگاه نمازهای مستحبی را ترک نکرد، ولی در یکی از منازل دیدم که آن را نشسته میخواند. سبب این کار را پرسیدم، گفت: سه شب است که سهم غذای خود را به اطفال خردسال میدهم و امشب از شدت گرسنگی، قدرت بر پای ایستادن ندارم چرا که دشمن در هر شبانه روز یک قرص نان به ما میدادند.»
روایتی دیگر از حضرت سجاد علیهالسلام آمده که گویای جایگاه رفیع حضرت زینب سلاماللهعلیها در نظر ائمه علیهمالسلام است، آنجا که حضرت سجاد علیهالسلام خطاب به عقیله بنیهاشم، زینب کبری سلاماللهعلیها فرمود:
«أَنْتِ بِحَمْدِ اللَّهِ عَالِمَةٌ غَیْرُ مُعَلَّمَةٍ فَهِمَةٌ غَیْرُ مُفَهَّمَة؛ (8)
عمه جان! تو عالمهای هستی بدون این که معلم داشته باشی، و فهمیدهای هستی بی آن که کسی مطالب را به تو فهمانده باشد.»
از فاطمه صغری، دختر امام حسین علیهالسلام نیز روایت شده که فرمود:
«وَ أَمَّا عَمَّتِی زَیْنَبُ فَإِنَّهَا لَمْ تَزَلْ قَائِمَةً فِی تِلْکَ اللَّیْلَةِ أَیْ الْعَاشِرَةُ مِنَ الْمُحَرَّمِ فِی مِحْرَابِهَا تَسْتَغِیثُ إلَى رَبِّهَا؛ (9)
عمهام زینب، شب عاشورا در محراب عبادتش پیوسته مشغول عبادت بود و با خدا راز و نیاز میکرد و از او یاری می طلبید.»
در روایتی آمده است که حمادبنعیسی از امام صادق علیهالسلام سؤال کرد:
آیا این صحیح است که پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرموده:
«إِنَّ فَاطِمَةَ حَصَّنَتْ فَرْجَهَا فَحَرَّمَ اللَّهُ تَعَالَى ذُرِّیَّتَهَا مِنَ النَّار؛ (10)
همانا فاطمه پاکدامن است پس خداوند ذریه ی او را بر آتش جهنم حرام کرده است؟»
حضرت در پاسخ فرمود:
«الْمُعْتَقُون مِنَ النَّارِ وُلْدُ بَطْنِهَا الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْن وَ زَیْنَبُ وَ أُمُّ کُلْثُومٍ؛ (11)
آزاد شدگان از آتش، تنها فرزندان بلا فصل اویند، حسن و حسین و زینب و امکلثوم علیهمالسلام.»
و در جایی دیگر امام صادق علیهالسلام فرمود:
«اگر کسی بر مصیبت عمّهام زینب سلاماللهعلیها که با برادر شریک بود گریه کند و تشکیل مجالس ذکر ما بدهد یا بشنود و گریان شود، اگر به قدر بال مگس چشمش در این مصیبت، تر شود خداوند او را بیامرزد، این ثواب و اجر گریهکنندگان بر مصیبت حضرت زینب سلاماللهعلیها است.» (12)
زینب ستاره درخشانی بود که در آسمان علم و تقوی و عمل طلوع کرد. گوهر گرانبهایی که تمام فضائل انسانی را درون خود جای داد و چنان شایستگی از خود نشان داد که محرم راز الهی شد و توانست ودایع امامت را به خود اختصاص دهد و بیان کننده حرام و حلال و مرجع علمی و دینی برای شیعیان جهان گردد.
امام حسین علیهالسلام در وداع آخر، امانات الهی را به او سپرد. حتی حمایت از امام معصوم حضرت سجاد علیهالسلام را به او سفارش کرد تا در مدت کسالت آن حضرت، زینب سلاماللهعلیها نقش رهبری و هدایت مردم را بر عهده گیرد.
در کتاب کمال الدین و تمام النعمه در باب توقعیات، مرحوم شیخ صدوق(ره) حدیثی از حکیمه خاتون دختر امام جواد علیهالسلام و عمّه بزرگوار امام عصرعجلاللهتعالیفرجه آمده که یکی از شیعیان عصر غیبت به نام احمد بن ابراهیم می گوید:
در سال دویست و شصت و دو، خدمت حکیمه دختر امام جواد علیهالسلام، رسیدم و از ائمه پرسیدم از اول تا آخرین آنان،که حضرت مهدی عجلاللهتعالیفرجه را نام برد…
گفتم: «فعلا رهبر مردم کیست؟ جواب داد: «مادر امام عسکری علیهالسلام»
گفتم: «آیا پیروی از زن جایز است؟!»
گفت: «این کار به پیروی از امام حسین علیهالسلام است که در ظاهر خواهرش زینب سلاماللهعلیها را جانشین خود قرار داد و با این کار، هم جان امام سجاد حفظ شد و هم از طریق وی، امر امام سجاد علیهالسلام به اجرا آمد.» (13)
مرحوم مامقاتی از علمای متأخر شیعه میفرمود:
«امام سجاد علیهالسلام به حضرت زینب سلاماللهعلیها در بیان احکام و بخشی از مسائل ولایت نیابت خاصه داده بود.» (13)
این را نیز دلیل دیگری برای تبیین جایگاه رفیع علمی عقیله بنیهاشم میتوان شمرد؛ چرا که از سوی امام حسین علیهالسلام محرم سرّ ولایت گشت.
با تکیه بر این احادیث، بی تردید، می توان گفت حضرت زینب سلاماللهعلیها متعلّم به علوم اکتسابی نبوده، بلکه بدون واسطه، علم را دریافت کرده است و این عجیب نیست، چرا که این خاندان همگی خزائن علم و معادن حکمت الهی هستند. شاید به دلیل همین ویژگی است که برخی معتقدند عقیله بنیهاشم دارای علم منایا و بلایا بوده است.
1) سوره آل عمران، آیه 61.
2) ریاحین الشریعه، ذبیحالله محلاتی، ج3،ص38؛ ناسخ التواریخ، سپهر، ص 44.
3) ریاحین الشریعه، ذبیحالله محلاتی، ج3، ص39.
4) ناسخ التواریخ، سپهر، ص 46.
5) ناسخ التواریخ، سپهر، ص 47.
6) زینب کبری، جعفر نقدى، ص 58.
7) ریاحین الشریعه، ذبیحالله محلاتی، ج 3، ص 62.
8) احتجاج، طبرسی، ج2، ص 305.
9) عوالم العلوم و المعارف، ج11، ص 954.
10) کشف الیقین، حلّی، ص 352.
11) بحار الأنوار، ج43، ص 231.
12) حضرت زینب کبری سلاماللهعلیها،شیخ جعفر نقدی، ترجمه عمادزاده، ص106.
13) تنقیح المقال، مامقانی، ج3، ص 79.