جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

حضرت زینب در نگرش حضرت محمد

زمان مطالعه: 4 دقیقه

حضرت زینب (سلام الله علیها) حدود شش سال در کنار جدش زندگی کرد و در دامن آن حضرت تربیت یافت. اولین برخورد پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) با حضرت زینب (سلام الله علیها(، عظمت شخصیت ایشان را نشان می هد؛ هنگامی که حضرت فاطمه (سلام الله علیها) برای انتخاب نام برای نوزادش به خدمت پدر گرامی خود رسید، آن حضرت فرمود: «من در مورد انتخاب نام این نوزاد از خداوند متعال سبقت نمی گیرم«. سپس جبرئیل از جانب خدا نازل شد و خبر داد که نام «زینب» را به نوزاد نهاده است. وقتی حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) قنداقه حضرت زینب را دید، آن را بلند کرد و به سینه ی مبارک خود چسپاند و صورت خود را به صورت نازنین حضرت زینب گذاشت. سپس مصائب پیش روی این نوزاد را بیان کرد و گریست؛ تا اینکه رخسار مبارک آن حضرت از اشک تر شد. آن حضرت فرمود: «من وصیت می کنم حاضران به غائبان برسانند، حرمت این بچه را نگاه دارید. این دختر مانند خدیجه ی کبری است«.

حضرت رسول خدا (صلی الله علیه و آله(، از حضرت زهرا (سلام الله علیها) نوزاد را در بغل گرفت و رخسارش را بر چهره ی نوزاد گذاشت، او را به سینه ی خود چسپاند و گریه کرد. اشک از چشمان آن حضرت بر رخسارش جاری گشت. حضرت زهرا (سلام الله علیها) وقتی حال پدر گرامی را مشاهده کرد، بی صبرانه و محزون پرسید:

»لما ذا بکائک لا ابکی الله عینیک یا ابتاه!«؛ بابا جان! چرا گریه می کنید؟ خداوند چشمانتان را در حال گریه به من نشان ندهد!.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود:

»یا بنتاه یا فاطمة! فاعلمی ان هذه البنت بعدک و بعدی ابتلیت علی البلایا و وردت علیها مصائب شتی و رزایا ادهمی«؛ دخترم فاطمه! آگاه باش، این دختر بعد از من و توبا مشکلات فراوان برخورد خواهد کرد و در مصیبت ها و سختی ها گرفتار خواهد شد.«

حضرت زهرا (سلام الله علیها) پرسید:

»بابا جان! در آن زمان کسانی که بر مصائب دخترم گریه کنند چه پاداشی خواهند داشت؟«

حضرت فرمودند:

»یا بضعتی و قرة عینی من بکی او ابکی علیها و علی مصائبها یکون ثواب بکائها کثواب من بکی علی اخویها«(1)؛ پاره ی تنم، نور چشمم! هر کس بر او و مصائبش گریه کند یا بگریاند، ثوابش مانند ثواب گریه بر برادرانش (حسن و حسین) است.

شبلی پایان روایت را چنین نقل کرده است:

»من بکی علی مصائب هذه البنت کان کمن بکی علی اخویها الحسن و الحسین«(2)؛ هر کس بر مصائب این دختر (حضرت زینب) گریه کند همچو گریه بر برادرانش حسن و حسین اجر دارد«.

حضرت رسول خدا (صلی الله علیه و آله(، حضرت زینب (سلام الله علیها) را به حضرت خدیجه تشبیه کرد. شباهت این دو بانوی آسمانی را این گونه می توان برشمرد:

الف) حضرت خدیجه از زنان ممتاز

»ان الله اختار من النساء اربعة، مریم بنت عمران و آسیة بنت مزاحم و خدیجة بنت خویلد و فاطمة بنت محمد«(3) خداوند از زنان، چهار زن را ممتاز قرار داده است؛ مریم بنت عمران، آسیه بنت مزاحم، خدیجه بنت خویلد و فاطمه بنت محمد.» بعد از آنان، حضرت زینب (سلام الله علیها) از زنان ممتاز است.

ب) در مورد حضرت خدیجه نقل شده:

»کانت سیدتنا خدیجة من اجمل نساء قریش و اعقلها و کانت سمی بملیکة العرب و تعرف بسیدة البطحاء«؛ خدیجه نیکوترین زنان قریش بود. او به ملیکه ی عرب و سیده ی بطحا معروف بود«. حضرت زینب (سلام الله علیها) نیز دارای کمال فراوان بود.(4)

ج) حضرت خدیجه مونس و یاور پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بود. حضرت زینب (سلام الله علیها) نیز یاور و همدم حسین بن علی (علیه السلام) بود.

د) حضرت خدیجه برای گسترش دین اسلام همه ی ثروتش را فدا کرد. حضرت زینب

(سلام الله علیها) علاوه بر اموال، برادران عزیز و فرزندان دلبند خود را نثار اسلام کرد.

ه) حضرت خدیجه پرستار پیامبر (صلی الله علیه و آله) بود. حضرت زینب نیز پرستار امام زین العابدین (علیه السلام) بود.

و) حضرت خدیجه در تمام مشکلات پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) شریک بود. حضرت زینب (سلام الله علیها) نه تنها سهیم مشکلات و مصائب برادرش بود، بلکه ام المصائب بود.(5)

حضرت زینب (سلام الله علیها) در سن کودکی، درس خداشناسی، عبادت، بندگی و وظیفه شناسی را از جد خود فراگرفت.(6)

رسول خدا (صلی الله علیه و آله) عقیله ی بنی هاشم را از کودکی برای تحمل مشکلات آینده آماده ساخت.

روزی حضرت زینب (سلام الله علیها) خواب خوفناکی دید، صبح خدمت رسول خدا رسید و خواب خود را به این ترتیب تعریف کرد:

»من در خواب، طوفان شدیدی دیدم که به سبب آن هوا خیلی تاریک شده بود. از ترس این طوفان خطرناک، به درخت بزرگی پناه بردم، ولی از شدت طوفان، آن درخت قطع شد. من به یکی از شاخه های قوی آن درخت پناه بردم، ولی آن شاخه نیز بریده شد. شاخه ی دیگری را گرفتم، ولی آن هم قطع شد. دو شاخه ی فرعی این درخت را گرفتم، ولی آن دو نیز قطع شدند. در این هنگام من بیدار شدم«.

رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به گریه افتاد و خواب را این گونه تعبیر فرمود:

»دخترم! آن درخت بزرگ منم. آن دو شاخه ی بزرگ پدر و مادر شما هستند و دو شاخه ی فرعی، برادران شما حسن و حسین هستند که دنیا از رفتن آنان تاریک خواهد شد«.(7)


1) سپهر، نواسخ التاریخ، ج1، ص 46-47.

2) زینب ابنة الزهرا، ص 26.

3) ابن عساکر، تاریخ دمشق، ج 1، ص 221؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 14، ص 201 و ج 16، ص 2.

4) نورالدین جزائری، ویژگی های حضرت زینب، ج 1، ص 64.

5) علی قائمی، زندگانی حضرت زینب، ص 58.

6) همان.

7) باقر شریف قرشی، السیدة حضرت زینب، ص 64 به نقل از صحیح ترمذی، ج 2، ص 308.