جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

حضرت زینب در جستجوی جنازه ی برادر در قتلگاه

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

به روایت مفتاح البکاء هنگامی که ابن سعد، اهل بیت علیهم السلام را به قتلگاه آورد، حضرت زینب علیهاالسلام به هر طرف نگاه می کرد. پس جسدی را نگریست که از تمام اعضایش خون جاری بود، قلبش به آن جسد مایل شد، به طرف آن

رفت و عرض کرد: ءانت اخی؟ آیا تو برادر منی؟ جوابی نشنید، دیگر بار عرض کرد: آیا تو فروغ دیده ی منی؟ همچنان پاسخ نشنید. آنگاه عرض کرد: به حق جد ما رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم با ما سخن بگوی و به حق پدر ما علی مرتضی علیه السلام اگر شقیق روح من هستی با من تکلم فرمای، به حق مادر ما فاطمه زهراء علیهاالسلام، اگر برادر منی با من سخن بگوی. همچنان جواب نیامد، آنگاه عرض کرد: «یا هذا سلام علی جسمک المجروح و بدنک المطروح» سلام بر بدن مجروحت. در این هنگام امام حسین علیه السلام به سخن آمد و فرمود: «یا اختاه هذا یوم التنائی و الفراق و بهذا الیوم و عدنی جدی«. خواهرم، این روز جدایی است و به این روز وعده داده بود مرا جدم. (1)


1) ناسخ التواریخ، ص 542.