جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

حرکت از کربلا

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

بعد از شهادت امام حسین علیه‌السلام، رسالت عظیم این حرکت خونین، بر دوش خواهرش زینب سلام‌الله‌علیها بود، رسالتی که هیچ کس جز زینب سلام‌الله‌علیها توان قبول آن را نداشت.

کاروان اسرای کربلا با حضور امام سجاد علیه‌السلام، حضرت زینب سلام‌الله‌علیها و بسیاری دیگر از اعضای کاروان سیدالشهدا علیه‌السلام باید به سوی کوفه حرکت می‌کرد.

در غروب عاشورا و شب یازدهم محرم کودکان و یتیمان اهل بیت هراسان و وحشت‌زده، در پی پناه‌گاه و ملجأیی بودند که زینب سلام‌الله‌علیها کودکان را در آغوش کشید و به دل‌جویی آنان پرداخت و تا نیمه‌های شب بر بالین کودکان بیدار ماند و دست محبت و نوازش بر سر و روی یکایک آنها کشید. استقامت و عظمت روح این شیرزن به حدی بود که حتی امام زین العابدین علیه‌السلام را دل‌داری داد.

عمر بن سعد تا ظهر روز یازدهم محرم در کربلا ماند و بر کشتگان سپاه خود نماز گزارد و آنان را به خاک سپرد. وقتی روز از نیمه گذشت، فرمان داد تا بانوان خاندان پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله را بر شتران بی‌جهاز سوار کنند، حضرت سجاد علیه‌السلام را نیز با غل و زنجیر در گردن، بر شتر سوار کردند. هنگامی که لشگر اسیران را حرکت دادند و به قتلگاه رسیدند و چشم زنان به شهدا افتاد، فریاد کشیدند و اشک‌ریزان خود را از شتران به زمین انداختند (1) و هر داغ‌دیده‌ای پیکر عزیزی را در آغوش گرفت و با او وداع کرد.

سپس اهل بیت علیهم‌السلام را به ضرب کعب نی و نیزه از شهدا جدا کردند و با حالت اسارت به طرف کوفه بردند. آنها نزدیک غروب حرکت کردند و شبانه به کوفه رسیدند. بنابراین آن بزرگواران داغ‌دار و مصیبت‌زده را تا صبح پشت دروازه‌های کوفه نگه داشتند. هنگام صبح عمر بن سعد همچون فاتحی دلاور از فتوحات خویش، همراه اسراء وارد کوفه شد.


1) منتهی الامال، ج1، ص740.