جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

جهاد و مبارزه

زمان مطالعه: 3 دقیقه

ایمان به خدا آثار و لوازمى دارد و مسؤولیت‌ها و تعهداتى به دنبال مى‌آورد که هر کس نمى‌تواند به آنها جامه‏ عمل بپوشاند و به آثار و لوازم آن عمل نماید؛ از آن جمله مبارزه و جهاد، در راه پیش‌برد این هدف مقدس، پیکار با بى‏‌دینان، فداکارى و گذشتن از مال و جان در این راه است.

حقیقتی که خداى جهانیان در ضمن چند آیه بیان می‌فرماید:

«وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فی‏ سَبیلِ اللَّهِ وَ الَّذینَ آوَوْا وَ نَصَرُوا أُولئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا؛ (1)

و آنها که ایمان آوردند و هجرت نمودند و در راه خدا جهاد کردند و آنها که پناه دادند و یارى نمودند، آنان مؤمنان حقیقى‏اند.»

و در جاى دیگر آمده:

«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ یَرْتابُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ أُولئِکَ هُمُ الصَّادِقُون؛ (2)

مؤمنان واقعى تنها کسانى هستند که به خدا و رسولش ایمان آورده‏اند، سپس هرگز شکّ و تردیدى به خود راه نداده و با اموال و جان‌هاى خود در راه خدا جهاد کرده‏اند آنها راستگویان‌اند.»

و به همین دلیل است که خداى تعالى مجاهدان را بر دیگران به مراتبى فضیلت و برترى داده و می‌فرماید:

«الَّذینَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فی‏ سَبیلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّه وَ أُوْلَئکَ هُمُ الْفَائزُون؛ (3)

آنها که ایمان آوردند و هجرت کردند و با اموال و جان‌هایشان در راه خدا جهاد نمودند، مقامشان نزد خدا برتر است و آنها پیروز و رستگارند.»

و در جایی دیگر می‌فرماید:

«وَ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدینَ عَلَى الْقاعِدینَ أَجْراً عَظیماً؛ (4)

خداوند مجاهدان را بر خانه‌‏نشینان به پاداشى بزرگ فزونى بخشیده… «

منظور از جهاد همان جهد و کوشش و پیکار در راه خدا و فداکارى و گذشت در این راه است و این کار از هر کسى به نحوى ساخته و تحت شرایط خاصى شایسته است، به همین جهت است که جهاد با شمشیر در میدان جنگ از زن‌ها برداشته شده و بر آنها واجب نیست.

اما اگر از راه‌هاى دیگرى که با ساختمان وجودى و عفت و شخصیت آنان سازگار باشد بتوانند خدمتى در این راه انجام دهند، یکى از نشانه‌‏هاى ایمان و کمال آنهاست، از این رو در شرح زندگانى سیده‏ زنان جهانیان حضرت زینب سلام‌الله‌علیها آمده که آن بانوى بزرگوار در راه مبارزه با بى‌‏دینان و بدعت‌گزاران از تمام فرصت‌هایى که پیش ‏آمد، استفاده ‏کرد و تا جایى که مقدور بود، از طریق سخنرانى، تذکر و گفتگوى با صحابه خطرهایى را که به دنبال انحراف در رهبرى و نافرمانى و سرپیچى از دستور پیغمبر، مسلمانان را تهدید مى‌‏نمود، گوشزد فرمود.

حتی هر جا دید از این راه، نتیجه‏ مطلوب عایدش نمى‌شود، از طریق گریه و ناله، نارضایتى خود را از نظام حاکم و انحرافاتى که پیش آمده بود، اظهار داشت.

زینب کبرى سلام‌الله‌علیها نیز همانند مادرش فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها وقتى دین خدا را در خطر دید، در کمال شهامت و فداکارى از خانه و کاشانه و شوهر و زندگى دست کشید و نه تنها خود بلکه با فرزندانش در قربان‌گاه نینوا حاضر شد و در همه جا، یارى مهربان و دلسوز براى رهبر عالى قدر این نهضت مقدس یعنى حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام بود.

در عصر عاشورا که حجت الهى به‏ شهادت رسید، سهم عمده‏‌ای از این مبارزه‏ مقدس بر سهم قبلى افزوده شد و بار تازه‌‏اى از این مسؤولیت سنگین به دوش این بانوى شجاع نهاده شد، او نیز در پی انجام این رسالت، با کمال شهامت، بزرگوارى، گذشت و فداکارى، همچون کوهى پولادین و سدى آهنین در برابر دشمنان منحرف و گرگان خونخوار ضد دین و انسانیت قیام کرد و از جان فرزند برومند امام علیه‌السلام و حجت‌الله زمان یعنى حضرت سجاد سلام‌الله‌علیها دفاع و بارها او را از مرگ حفظ کرد و در سخت‌‏ترین شرایط و پرخفقان‌ترین محیط‌ها در برابر جنایت‌کاران و ستم‌گران بى‌دین، بدون هیچ واهمه‌ای، از دین و آیین خود و مسلمانان دفاع کرد.

او که هر کلمه از سخنان پرمعنا و روح‌بخش‌اش و نیز هر جمله از نطق‌ها و سخنرانی‌هایش، همچون تیری کارى و شهاب سوزانى بود که بر قلب دشمنان مى‏‌نشست.

آری او در کمال سرفرازى این مسؤولیت را به انجام رساند و بارى را که مردان بزرگ نمى‏‌توانستند به صورت دسته‌جمعى به منزل برسانند، این بانوى بزرگوار به تنهایى به منزل رساند. (5)

چنان که شاعر در وصف شجاعت او می‌فرماید:

«سر حلقه‏ آن زنان که بودند اسیر

بود آن علویه اشجع از شیر دلیر

اندیشه به دل نداشت زان کوه سپاه

زیرا که به چشم او جهان بود حقیر» (فؤاد کرمانى)


1) سوره‏ انفال، آیه 74.

2) سوره‏ حجرات، آیه 15.

3) سوره‏ توبه، آیه ‏20.

4) سوره‏ نساء، آیه 95.

5) زندگانى حضرت فاطمه و دختران آن حضرت، سیدهاشم رسولى محلاتى، ص272.