جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

توصیه های امام حسین به خواهرش در شب عاشورا

زمان مطالعه: 2 دقیقه

امام سجاد (علیه السلام) گوید: «در شب عاشورا من در خیمه ی خود نشسته بودم و عمه ام زینب (سلام الله علیها) از من پرستاری می کرد. پدرم نیز در خیمه ی خود بود و چون غلام ابوذر شمشیرش را اصلاح می کرد. در این حال پدرم این اشعار را چند بار خواند: «ای روزگار، اف بر تو از جانب دوستی و رفاقتت! تا کی آرزومندان و یاران را به خون خود آغشته می نمایی؟ روزگار جایگزین نمی پذیرد و همانا کار به دست خداست و هر زنده ای راه و مرامی پیماید!«

با شنیدن این اشعار مقصود پدرم را دریافتم و گریه گلویم را گرفت، ولی سکوت کرده، خود را گرفتم و دانستم که بلا نازل شده است. ولی عمه ام وقتی سخنان پدرم را شنید، به دلیل آنکه زن بود و حالت رقت و جزع در زنان غالب است، نتوانست خود را کنترل کند و در حالی که لباسش بر زمین می کشید، نزد پدرم رفت و گفت:

»ای کاش مرگ زندگی مرا نابود کرده بود! امروز همانند روزی است که مادرم فاطمه، پدرم علی و برادرم حسین از دنیا رفتند؛ ای جانشین گذشتگان و پناهگاه بازماندگان!«

امام حسین (علیه السلام) به زینب نگریست و به او گفت: «ای خواهر! مبادا شیطان بردباری و حلم تو را برباید.» آنگاه اشک از دیدگان پدرم سرازیر شد.«…

زینب گفت: «این بیش تر دل ما را می سوزاند که راه چاره برایت نباشد و به ناچار شربت مرگ بنوشی..» آن گاه سیلی به صورت زد، گریبان پاره کرد و بیهوش گردید!

پدرم آب به صورت او پاشید، او را به هوش آورد و گفت: «ای خواهر! از خدا بترس و شکیبایی پیشه کن و بدان که اهل زمین می میرند و اهل آسمان زنده نمی مانند و هر چیز جز وجه خداوند هلاک و نابود می شود. همان خدایی که با قدرتش خلق را آفرید، آنان را بر می انگیزد و او یگانه و یکتاست.پدرم از من بهتر بود. مادرم از من بهتر بود. برادرم از من بهتر بود [و همه مردند.] برای من و برای هر مسلمان پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) اسوه و الگو است… ای خواهر تو را سوگند می دهم- و به سوگند من پایبند باش- در سوگ من گریبان پاره نکن، صورت نخراش و فریاد به افغان و ناله سر نده.«(1)


1) بحارالانوار، ج 45، صص 3-1.