سپس زینب سلاماللهعلیها انگشت نهادن به نقاط حساس این رویداد دهشتناک را آغاز کرد و رفت تا ابعاد دیگر این جنایت زشت و ددمنشانه را ترسیم کند، به همین خاطر فرمود:
«وَیْلَکُمْ یَا أَهْلَ الْکُوفَةِ! أَ تَدْرُونَ أَیَّ کَبِدٍ لِرَسُولِ اللَّهِ فَرَیْتُم؟
هان ای تیرهبختان! و ای تاریکاندیشان! وای بر شما، آیا میدانید چه جگری از پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله را دریدید؟!»
واژه «الکبد» کنایه از فرزند عزیز است.
از پیامبر آورده اند که فرمود:
«أَوْلَادُنَا أَکْبَادُنَا؛ (1)
فرزندان ما پاره های جگر ما هستند.»
واژه «الفری» به معنی بریدن و دریدن گوشت آمده است.
بانوی اسلام وجود ارجمند امام حسین علیهالسلام را به جگر پیامبر صلیاللهعلیهوآله همانند نمود و جنایت کشتن او را به بریدن جگر آن حضرت و چقدر این همانندسازی، ظریف و اندیشمندانه و دربردارنده مفاهیم رسا و حقایق بزرگ روانی است، چرا که نقش و موقعیت جگر در پیکر انسان دارای نهایت اهمیت است و انحراف از دین و آیین و روشی انسانی باید به کجا برسد که فرد، گروه و رژیم و جامعهای ادعای دین باوری و مذهب سالاری و خلافت دینی کند، آن گاه فرزند پیامبر و پیشوای آسمانی و جانشین او را که به منزله جگر پیامبر است با نهایت بیرحمی و شقاوت به شهادت برساند.
«وَ أَیَّ کَرِیمَةٍ لَهُ أَبْرَزْتُم؟؛
آیا میدانید چه دختران سرفراز و باوقاری از پیامبر خدا را از حریم حرم او بیرون کشیدید و به اسارت بردید؟!»
«کریمة الرجل» به دختر انسان گفته میشود.
زینب سلاماللهعلیها دختر فرزانه فاطمه سلاماللهعلیها سالار زنان گیتی است و او هم دختر پیامبر خدا. بنابراین زینب سلاماللهعلیها نواده پیامبر است و نواده انسان، دختر او به شمار می رود و پیامبر گرامی از همان طلوع زندگی درخشان زینب، او را دختر خویش می خواند. این دختر فرزانه و بزرگ منش در خانه اش با وقار و متانت میزیست و به پوشش و حیا و وقار و حفظ خویش از دید بیگانه، بیشتر از زندگی خود بها میداد، اما مردم آن روز کوفه بر خانه و خیمه او یورش بدرند و پوشش از سر دختران پیامبر صلیاللهعلیهوآله کشیدند و به غارت بردند. آن گاه آن بانوی بزرگ و بزرگ منش را به اسارت گرفتند و در میان کوچه و بازار و در برابر مردم قرار دادند و این فاجعه از همه فاجعه ها و مصیبتها سختتر بود.
این جنایت به تنهایی از بزرگ ترین جنایتهایی است که مردم کوفه انجام دادند، جنایتی که فراموش ساختن آن بر هیچ وجدان آزادمنش و آزادیخواهی ممکن نیست و می دانیم که این فاجعه تنها در مورد زینب سلاماللهعلیها رخ نداد، بلکه همه خواهران پاکمنش او و تمامی بانوان به همراه آن حضرت به اسارت برده شدند.
«وَ أَیَّ دَمٍ لَهُ سَفَکْتُم؟
آیا می دانید چه خون مقدسی را از او ددمنشانه بر زمین ریختید؟»
بانوی اسلام، خون پاک امام حسین علیهالسلام را که در روز عاشورا بر ریگهای تفتیده نینوا ریخته شد، خون پاک پیامبر به حساب آورد، چرا که این از حقایق طبیعی است، که آن خون پرشرافت و معنویتی که در رگهای امام حسین جاری بود به سان خون دیگر انسانها نبود، چرا که خود آن حضرت هم یک انسان عادی به سان دیگران نبود، بنابراین هر قطره از خون پاک او جزیی از خون پیامبر به شمار میرفت.
امام حسین علیهالسلام از خاندان پیامبر بود و خاندان پیامبر گروهی بودند که رسول خدا رو به بارگاه پروردگارش در وصف آنان چنین گفت:
«… اللَّهُمَّ إِنَّ هَؤُلَاءِ أَهْلُ بَیْتِی وَ خَاصَّتِی وَ حَامَّتِی لَحْمَهُمْ لَحْمِی وَ دَمِهِمْ دَمِی یُؤْلِمُنِی مَا یُؤْلِمُهُمْ وَ یَحْزُنُنِی مَا یَحْزُنُهُمُ أَنَا سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَهُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَهُمْ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاهُمْ وَ مُحِبٌّ لِمَنْ أَحَبَّهُمْ أَنَّهُمْ مِنِّی وَ أَنَا مِنْهُم؛ (2)
بار خدایا! اینان خاندان و خاصان و نزدیکان من هستند. اینانند که گوشت شان، گوشت من است و خونشان خون من. هر کس اینان را بیازارد در حقیقت مرا آزرده است و هر کس اینان را اندوه زده سازد، مرا اندوه زده ساخته است. هر کس با آنان در صلح و صفا باشد، من با او در صلح و صفا هستم و هر کس با آنان پیکار کند، من با او در پیکارم، من دشمن دشمن اینان هستم و دوستدار دوستانشان خواهم بود، چرا که اینان از من هستند و من از اینان.»
«وَ أَیَّ حُرْمَةٍ لَهُ انْتَهَکْتُم؟؛
و آیا می دانید چه حرمت شکوهباری را از آن حضرت شکستید؟»
«حرمة الرجل» به مفهوم پاسداشت هر آن چیزی است که اهانت به آنها روا نیست و باید به آن احترام نهاد و منظور از حرم انسان خانواده اوست.
و «هتک الحرمة» به مفهوم اهانت کردن آمده است و در اینجا منظور اهانت به کرامت و شکوه پیامبر خداست، که به خاطر کشتن فرزندش امام حسین علیهالسلام و به اسارت بردن دختران ارجمند او و یورش بر خیمه های آنان با نهایت ددمنشی برآنها روا داشته شد.
می دانیم که در اسلام، زن دارای صیانت و حرمت ویژه ای است، به همین جهت هر کسی به زنی اهانت کند درخور سرزنش تمام مردم است. مردم کوفه به دستور یزید طغیانگر و ابن زیاد لعنت شده به زشتترین جنایتها در اهانت به خاندان پیامبر صلیاللهعلیهوآله و پایمال ساختن کرامت او دست زدند.
زینب سلاماللهعلیها در ادامه سخن خردسازش، وصف فاجعه خونبار کربلا و رویدادهای جنایت بار پس از آن، همچون اسارت زنان پاک منش و دختران پاکاندیش خاندان پیامبر و دیگر بانوان همراه نهضت ستم ستیز عاشورا چنین فرمود:
«وَ لَقَدْ جِئْتُمْ بِهَا؛
شما با دست یازیدن به این جنایت هولناکی که در تاریخ بشر در زشتی و وقاحت نظیر و نمونه ندارد، به گناه و جنایتی رسوا دست زدید، جنایتی که:
«صَلْعَاءَ عَنْقَاءَ سَوْآءَ فَقْمَاءَ وَ فِی بَعْضِهَا خَرْقَاءَ شَوْهَاءَ کَطِلَاعِ الْأَرْضِ أَوْ مِلْءِ السَّمَاء»
1- جنایتی عریان و آشکار «صَلْعَاء» شما با این کشتار ددمنشانه و بی دلیل و رسوایتان به جنایت بزرگی دست زدید که برای همگان آشکار است و نمیتوان آن را با هیچ پوشش، وسیله و توجیه و تحریفی پوشاند.
2- جنایتی سهمگین که سرآغاز جنایتهای دیگر است، «عَنْقَاء» برخی نیز آن را، آغاز گردن هر چیز گفته اند و منظور این است که این جنایت شما آغاز زنجیرهای از بحرانها و نگون ساریهاست، به همین جهت پس از این جنایت زشت و ظالمانه خود، انتظار هیچ نیکی و خیری نداشته باشید.
3- شما به جنایتی دست زدید که بسیار زشت و سیاه بود، «شَوْهَاء» که در برخی از نسخهها آن را «سوداء» به معنی تیره و تار و سیاه خواندهاند.
4- جنایتی که گرفتاری بزرگ، مصیبت سخت و فاجعه هولناک و جبرانناپذیر بود، » فَقْمَاء» این چیزی است که واژهشناسان گفتهاند، اما شاید معنی «فقماء» کاری است پیچیده که راه حل آن ناشناخته و نجات از پیامدهای آن ناممکن باشد.
5- جنایتی جنون آمیز و دیوانه وار، «خَرْقَاء»
6- جنایتی سهمگین به اندازه حجم و وزن و گنجایش کران تا کران زمین، «کَطِلَاعِ الْأَرْض»
7- جنایتی به اندازه حجم و گنجایش کران تا کران آسمانها، «أَوْ مِلْءِ السَّمَاء»
شاید معنی جمله این باشد که حجم این جنایت دهشتناک، بزرگتر از آن است که برای آن نظیر و مانندی نشان داد، یا آن را از نظر حجم و بزرگی جنایت وصف نمود، بلکه حجم این جنایت به اندازه بزرگی همه زمین و آسمان و فضای میان این دو میباشد.
1) مستدرک الوسائل، ج 15، ص 170.
2) عوالم العلوم و المعارف، ج11، ص 933.