جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

تحقیق درباره مزار حضرت زینب سلام‌الله‌علیها در مصر

زمان مطالعه: 4 دقیقه

برخی می‌گویند قبر حضرت زینب کبری سلام‌الله‌علیها، در شهر قاهره پایتخت کشور مصر قرار دارد، بیشتر نویسندگان زمان ما این موضوع را نوشته‌اند که علامه شیخ جعفر نقدی نجفی یکی از آنان است. ما هم پیش از پژوهش و بررسی روی موضوع به گفته مرحوم نقدی اطمینان داشتیم.

ولی این پژوهش، باور ما را دگرگون ساخت، زیرا ورود و تشریف‌فرمایی حضرت زینب سلام‌الله‌علیها به مصر و اقامت او در قاهره و رحلت و داستان دفن و به خاک سپردن او در آنجا، رویداد بزرگ و قابل توجهی است، که مورخ و نویسنده آگاه به اخبار و آثار نمی‌تواند آن را نادیده بگیرد و یادداشت نکند. حداقل تاریخ‌نویسان مصری آن را فراموش نمی‌کردند، ولی متأسفانه آنان هم کوچک‌ترین اشاره‌ای به این موضوع نداشته‌اند.

این حقیقت آنگاه برای ما روشن‌تر می‌شود، که ببینیم نویسندگان مصری برای ضبط حوادث و رویدادهای کشور خود اهمیت به سزایی قائل بوده‌اند و با تفصیل و شاخ و برگ خاصی وقایع را ثبت نموده‌اند، که مایه شگفتی دیگران بوده است.

اولین تاریخ نگار مصری در جهان اسلام، عبدالرحمن بن عبدالحکم مصری(متوفای 257 هـ. ق) بود که کتاب جامع و کامل «منهج السالک فی اخبار مصر و القری و الممالک» را نوشته که امروزه نسخه خطی آن در کتاب‌خانه موزه لندن موجود است.

در آن کتاب شرح حال بسیاری از اصحاب و یاران پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله که وارد کشور مصر شده‌اند آمده است.

به پیروی او ابوعمرو محمد بن یوسف کندی(متوفای 354 هـ. ق) چندین کتاب پیرامون تاریخ مصر نوشته است که معروف‌ترین کتابش «ولاة مصر» در بیروت چاپ شده است.

سپس ابومحمد حسن بن ابراهیم بن ذولاق لیثی مصری(متوفای 387 هـ. ق) در گردآوری اخبار مصر و آگاهی فراگیرش بر حوادث و رویدادهای آن کشور، بیشتر از دیگران جلوه‌گر است. تلاش و کوشش وی از جهت تیزبینی و روشنی و موشکافی بهتر از پیشینیان می‌باشد.

پس از او عزالملک محمد بن عبدالله بن احمد حرانی مسجی(متوفای 420 هـ. ق) به گفته ابن خلکان در تاریخ خود کتاب تاریخ مصر را در سیزده هزار صفحه، نوشته است.

بعد از او، مورخ پژوهشگر، قاضی ابوعبدالله محمد بن سلامه قضاعی شافعی (متوفای 453 هـ. ق)، تنها به نوشتن تاریخ بسنده نکرده، بلکه درباره مزارهای متبرکه، کتاب «انس الزائرین» را نوشته و گزارش زندگی سیده نفیسه و مکان دفن و مزار او را مشخص نموده است ولی در هیچ یک از این کتاب‌ها، اثری از قبر و سخنی از حضرت زینب کبری سلام‌الله‌علیها نیست و حتی یک نفر از آنان ننوشته که حضرت زینب سلام‌الله‌علیها به مصر وارد شده و در آنجا مدفون گردیده است.

مهم‌تر این که دانشمندان محققی، که شرح حال و زندگانی صاحبان قبور را می‌نویسند، مانند صاحب کتاب «الکواکب السیارة فی ترتیب الزیارة» با نقادی ویژه مزارهای درست را، از نادرست، و علویان را از دیگران جدا می‌کنند، ولی هیچ کدام از عقیله بنی‌هاشم زینب کبری سلام‌الله‌علیها نامی نبرده و از دفن او در مصر سخن نگفته‌اند، حتی تاریخ‌نگاران بزرگ و آگاه مصر و پژوهندگان تیزبین آن سامان، آمدن فرزندان بدون واسطه امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام را به کشور مصر نادرست می دانند.

آیا باور کردنی است، عقیله زینب کبری سلام‌الله‌علیها وارد کشور مصر شود و بیشتر از یک سال در آنجا بماند و همان‌جا از دنیا برود، در خاک مصر دفن شود و مردم آن کشور با آن همه دوستی و ارادت به اهل‌بیت علیهم‌السلام آن را ببینند و بشنوند، اما هیچ تاریخ‌نگاری با نزدیکی زمان ایشان، از این رویداد مهم یاد نکند؟

سخاوی در کتاب «الخطط التوفیقیة» می‌گوید:

«کسی از فرزندان بلافصل حضرت علی علیه‌السلام در مصر از دنیا نرفته است.»

مورخ بزرگ حافظ ابوعبدالله شمس الدین محمد بن ناصرالدین انصاری(متوفای 814 هـ. ق) نیز می‌گوید:

«از تاریخ‌نگاران کسی را ندیدم که این مسأله را بپذیرد و آن را صحیح بداند. تنها مشهد و مزاری که از فرزندان علی علیه‌السلام در مصر وجود دارد، مزار سیده نفیسه در قرانه مصر است، او در زمان حیاتش آنجا سکونت داشت و قبر خویش را با دست خود کنده و آماده کرده بود.» (1)

سیده نفیسه دختر حسن بن زید بن حسن بن علی بن ابی طالب علیه‌السلام در تاریخ 145 هـ. ق در مکه مکرمه به دنیا آمد و در مدینه منوره زندگی کرد و با اسحق مؤتمن فرزند امام جعفر صادق علیه‌السلام ازدواج کرد و سپس با شوهرش یا پدرش که والی مصر، از جانب منصور دوانیقی بود، وارد مصر شد.

او از زنان عابد و زاهد دوران خود محسوب می‌شد، بسیار گریه می‌کرد و روزها را روزه‌دار و شب‌ها شب زنده‌دار بود، او سی بار حج به جای آورد و کرامات بسیاری از او نقل شده است، سیده نفیسه قرآن را با تفسیرش حفظ کرده بود و در قبری که با دست خویش در خانه‌اش کنده بود، یک‌صد و نود بار قرآن را ختم کرد.

زمانی که شافعی وارد مصر شد، به حضور آن سیده رسید و حدیث از او شنید و از احسانش بهره‌مند گردید و از او درخواست نمود که در حق وی دعا کند، حتی هنگام وفات شافعی، سیده دستور داد جنازه او را آوردند و بر او نماز خواند.

محدث قمی در سفینة البحار از کتاب اسعاف الراغبین نقل می‌کند:

«سیده شش هزار بار ختم قرآن را کرد و پس از هفت سال اقامت در قاهره مصر بیمار شد و در تاریخ 208 هـ. ق با زبان روزه به ابدیت شتافت.

او در غروب آفتاب و در حالی که سوره انعام را تلاوت می‌کرد، با خواندن آیه «لهم دار السلام عند ربهم و هو ولیهم بما کانوا یعملون» جان به جان‌آفرین تسلیم کرد.

شوهرش اسحق مؤتمن روز وفات او از مدینه به مصر رسید و تصمیم داشت، جنازه سیده را در بقیع دفن کند، ولی مردم مصر از فرمان‌روای کشور درخواست نمودند که اسحق را از تصمیمی که گرفته برگرداند و هدایای زیادی آوردند که رضایت دهد، همسرش در قاهره دفن گردد که افتخار شهر و کشورشان باشد، و او امتناع کرد.

قرار شد فردای آن روز جنازه را به سوی مدینه حمل کنند، اسحق موتمن شب پیامبر خدا را در خواب دید، که به او فرمود:

«هدایای مردم را برگردان و نفیسه را همان‌جا دفن کن.»

لذا سیده نفیسه را در خانه خود در محله مشهور به «درب السباع» دفن کرد و اهل مصر اعتقاد عجیبی به آن حضرت دارند و گنبد و بارگاه و مسجد باشکوهی دارد. (2)


1) پژوهشی پیرامون بارگاه حضرت زینب سلام‌الله‌علیها، محمدحسین سابقی، ترجمه: عیسی سلیم‌پور اهری، ص 47.

2) پژوهشی پیرامون بارگاه حضرت زینب سلام‌الله‌علیها،محمدحسین سابقی،ترجمه:عیسی سلیم‌پوراهری، ص43.