چنانکه در کتب متعدده مسطور است این سیده جلیله شقیقه عمر الاکبر بن امیرالمؤمنین علیه السلام و مادرش ام حبیبه صهباء بنت ربیعه تغلبیه از سبایای رده است و بقول صاحب فصول المهمة با عمر الاکبر توام بودند.
و ابوالفرج اصفهانی در مقاتل الطالبیین در ذیل شهادت عبدالله بن مسلم بن عقیل بن ابیطالب میگوید که مادر عبدالله بن مسلم جناب رقیه خاتون دختر علی بن أبیطالب علیه السلام بود و مادر رقیه ام ولد است و موافق روایتی که از علی بن محمد مداینی و حمید بن مسلم رسیده است عبدالله بن مسلم را عمرو بن صبیح در یوم الطف شهید ساخت و آنجناب گاهی که دست مبارک بر جبین شریف داشت تیری بیامد و دست او را بر جبهه اش بدوخت.
و در کتاب اعلام الوری مسطور است که رقیه بنت علی علیه السلام که او را رقیة الصغری (1) و یکی از زنهای امیرالمؤمنین علیه السلام را مادر او می داند در سرای مسلم بن عقیل بود و از وی سه پسر داشت یکی عبدالله که در یوم الطف شهید شد و دو تن دیگر علی و محمد نام داشتند.
و ابن اثیر نیز در تاریخ خود گوید عبدالله بن مسلم که مادرش رقیه بنت علی علیه السلام بود در یوم الطف شهید شد و ابو محمد عبدالله بن مسلم بن قتیبه دینوری کاتب در کتاب المعارف می گوید از فرزندان مسلم بن عقیل بن أبیطالب دو پسر که عبدالله بن مسلم و علی بن مسلم نام دارند از جناب رقیه خاتون بنت علی بن أبیطالب
صلوات الله علیه متولد شدند و میگوید رقیه و عمر بن علی علیه السلام از تغلبیه متولد گشتند و تغلبیه را خالد بن الولید در رده اسیر ساخت و علی علیه السلام او را خریداری فرمود.
بالجمله در بعضی کتب نوشته اند که سیده رقیه خاتون از بطن مطهر حضرت سیده نساء عالمین فاطمه زهرا سلام الله علیها بعرصه ی وجود و پهنه نمود خرامید و صاحب مشارق الانوار گوید این سیده محترمه قبلاز بلوغ وفات نمود و از جمله کراماتی که باین مخدره نسبت داده اند این است که هنگام مسافرت از مدینه طیبه تنی از آل یزید بآن حضرت روی نهاد تا به شهادتش رساند دستش در هوا بماند و روانش از تن بیرون شتافت.
لکن در این خبر بی دقت نظر نشاید گذشت چه در کربلا باین نام از بنات حضرت أمیرالمؤمنین از حضرت فاطمه صلوات الله علیهم نام نبرده اند و بچنین داستان سخن نرانده اند و شیخ حسن العدوی می گوید از بنات مکرمات حضرت صدیقه طاهره صلوات الله علیها بیرون از سیده رقیه و خواهرش حضرت زینب کسی در خاک مصر بخاک نرفته باشد همانا در مصر مقبره ی بنام ایندو خواهر گرامی گوهر، زیارت گه أبیض و اسود و اصغر و اکبر است.
و در کتاب نور الابصار در ذیل بابی که در شرح احوال آنان که از اهل بیت اطهار سلام الله علیهم زیارت گاه مردم هستند می نویسد که سیده رقیه مادرش ام حبیب صهباء تغلبیه است که ام ولدی است که از آن سبایای رده بود که خالد بن الولید در عین التمر بر آنان غارت برد و علی علیه السلام او را از خالد بخرید و عمر الاکبر شقیق رقیه و بقولی با هم توامان بودند.
اما صاحب تحفة الاحباب گوید این سخن بیرون از صحت است و رقیه بنت علی علیه السلام در آنجا بخاک نرفته بلکه این رقیه را که در اینجا نام برند و زیارت کنند یک تن از زن های صالحه روزگار بوده است.
صاحب نورالابصار از لیث بن سعد دار قطنی حکایت کند که رقیه دختر حضرت
فاطمه زهرا سلام الله علیها دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله تولد یافت و شعرانی روایت کند که رقیه بنت علی علیه السلام در مشهدیست که نزدیک بجامع سرای خلیفه امیرالمؤمنین است و در آنجا دفن شده است و هم جماعتی از أهل البیت با وی مدفون باشند و اکنون آن مکان معروف بجامع شجرة الدر است و این جامع در طرف یسار آنکس واقعست که قاصد زیارت مشهد سیده ی نفیسه است و آن مکانی که سیده رقیه در آنجا است از طرف یمین آن می باشد و این شعر بر سنگی که بر در آن بیت است مکتوب است:
بقعة شرفت بآل النبی
و ببنت الرضا علی رقیة (2)
راقم حروف گوید چنین می نماید که این رقیه از اولاد حضرت امام الامة علی بن موسی الرضا سلام الله علیهم باشد (3) و نیز صاحب نورالابصار گوید که برخی از مردم شام مرا خبر گفتند که سیده رقیه بنت علی علیه السلام را در دمشق شام ضریحی است چنان افتاد که هنگامی بدیوار قبر عیبی افتاد خواستند تا سیده جلیله را از قبر درآورده قبر را تجدید کنند هیچکس را نیروی این جرأت و جسارت نماند و از کمال هیبت و هول قدرت نزول در گور نبود.
تا شخصی از اهل البیت که او را سید بن مرتضی می خواندند پدید آمد و بقبر اندر برفت و آن اندام را بجامه ی که بر آن بگذاشته در پیچد و بیرونش یباورد دختری صغیره بدیدند که بسن بلوغ نرسیده بود و من این داستان را با پاره ی از فضلای عهد در میان نهادم او نیز از اوستادان خود بآن نمط نقل کرد.
و نیز می گوید جمهور مورخین و ارباب سیر بر آن رفته اند که علی علیه السلام را بیرون از سیده رقیه مذکوره رقیه ایست که از حضرت فاطمه دختر رسول خدای صلی الله علیه و آله پدید گردیده لکن لیث بن سعد با ایشان در این خبر مخالفت کرده و گوید همین سیده رقبه از حضرت فاطمه زهرا صلوات الله علیها است چنانکه بآن اشارت رفت.
و هم صاحب نور الابصار نوشته است که از پاره ی مورخین دیده ام که تصریح می نماید که امیرالمؤمنین علیه السلام را دو دختر هر دو بام رقیه بوده است که یکی را رقیه کبری می خواندند و او از بطن مطهر صدیقه طاهره کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها است و آن دیگر را رقیه صغری می نامیده اند و مادرش ام حبیب است و با عمر از یک مادر هستند چنانکه از این پیش مسطور شد.
راقم حروف گوید چنان می نماید که قول اخیر اقوی است چنانکه صاحب عمده الطالب نیز می نویسد که آن حضرت را دو دختر است یکی رقیه کبری مکناة بام کلثوم که در سرای عمر بن الخطاب بود و آن دیگر رقیة الصغری است که در سرای مسلم بن عقیل رفت و بعد از شهادت مسلم در حباله نکاح محمد بن عقیل اندر شد.
در رساله صبیان مسطور است که سید رقبه قبل از ادراک سن بلوغ وفات نمود و محل مقبره اش بعد از سیده سکینه باندک فاصله ایست از طرف یمین آنکس که به زیارت سیده نفیسه بنت امیر حسن بن حسن بن زید بن حسن بن علی علیهم السلام زوجه ی اسحق بن امام جعفر سلام الله علیه آهنگ نهد و در برابر مسجد شجرة الدر است و این مکان را در سال یکهزار و یکصد و هفتاد و سیم هجری بنیان کرده اند.
معلوم باد چنانکه در رساله مسطوره از شعرانی در طبقات الکبری مسطور است که سیده جلیله سکینه بنت الحسین علیهماالسلام نزدیک بمزار شریف سیده نفیسه در قرافه در خاک شده و در طبقات المناوی گوید که در مراغه مدفن دارد.
شعرانی گوید چون سیده نفیسه بمصر درآمد عمه ی او سکینه که امدفنش نزدیک بدارالخلافه است و قبل ازا وی در مصر اقامت داشت در آنجا شهرتی عظیم دارد، و مردم آن سامان بزیارت آستانش مساعی جمیله بجای آوردند و نذورات نمودند و چون سیده نفیسه بآنزمین اندر آمد شهرتش عظیم تر گردید و مزار سعادت آثارش زیارتگاه صغار و کبار گردید و بآن مکان مقدس حمل نذورات نموده.
ابن الصباغ در فصول المهمه فرماید که حسن بن حسن بن علی علیهماالسلام از دو
دختر عمش فاطمه یا سکینه بنت الحسین سلام الله علیهم را یکی را خطبه کرد و خواستار شد تا آن حضرت هر یک را مناسب شمارد با وی گذارد حسین علیه السلام فرمود همانا دخترم فاطمه را از بهر تو اختیار کردم چه بمادرم فاطمه دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله اشبه است شبها را بجمله بعبادت و روز را بروزه سپارد و در جمال مانند حورالعین است اما سکینه در حضرت خدای بسی استغراق دارد و مرد را بکار نباشد.
و گروهی نوشته اند سکینه در حباله ی نکاح پسر عمش عبدالله بن حسن اندر شد و از آن پس که عبدالله در یوم الطف شربت شهادت نوشید شوهرهای دیگر از پی یکدیگر یافت و اسم آن حضرت را در السنه وافواه بفتح سین و کسر کاف دانسته اند اما صاحب قاموس بصیغه تصغیر بضم سین و فتح کاف نوشته است
و هم در رساله مسطوره نوشته است که آنچه در متن شعرانی کبری است با آنچه نگارش یافت مخالف است چه در آنجا گوید آن سکینه که در محل مذکور دفن شده است خواهر امام حسین علیه السلام است و بعد از آن گوید معروف چنانست که سکینه دختر امام حسین می باشد نه خواهر آن حضرت چه صاحب فصلو المهمة در جمله بنات مکرمات حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام سکینه نام مذکور نداشته است.
لکن در کتاب تهذیب الأسماء و اللغات متن شعرانی را تأیید کند و گوید: سکینه بنت الحسین علیه السلام اسمش امیمه و بقولی امینه و بروایتی آمنه است با اهل خویش به دمش درآمد و از آنجا به مدینه طیبه برفت و بقولی دیگر باره بدمشق باز شد و قبر منورش در آنجا است، لکن خبر صحیح که جمهور راویان اخبار با آن رفته اند آنست که حضرت سکینه سلام الله علیها در مدینه طیبه وفات فرمود.
و هم صاحب مشارق الأنوار گوید: اول کسی که از اولاد علی علیه السلام بمصر درآمد سکینه بنت الحسین بن علی بن ابیطالب سلام الله علیهم بود و از آن پس بمدینه بازگشت.
راقم حروف گوید: تفصیل حال سعادت منوال سکینه علیهاالسلام را این بنده ی حقیر در مجلدات مشکوة الادب مسطور داشته حاجت باعادت نمی رود و صحیح همانست
که در مدینه طیبه وفات نمود، و در همان مکان و گرنه در مکه معظمه بخاک رفت و آمدن آن حضرت بمصر بعید می نماید و نیز معلوم نیست که از ازدواج آن حضرت کسی بمصر شده باشد تا در مصاحبت شوهر سفر فرموده باشد. و الله اعلم.
1) در اعلام الوری کلمه ی صغری بدان اضافه نشده است، و قبلا هم چنین ذکر فرموده که مادر رقبة، ام حبیب دختر ربیعه و با برادرش عمر بن علی توام بوده اند، در اینصورت احتمال قبلی ما که زوجه ی عبدالرحمن بن عقیل شاید رقیة الصغری باشد بحال خود باقی است، و بنقل صاحب مناقب مادر نفیسه و زینب صغری و رقیه صغری ام سعید بنت عروة ابن مسعود ثقفیه است.
2) بارگاهی که بآل پیغمبر اکرم شرافت یافته، و به دختر راد مرد پسندیده علی (ع) یعنی رقیه.
3) از حضرت رضا (ع) فقط حضرت جواد باقی مانده است.