زینب ای سرور زنان جهان
زینب ای بحر عصمت و ایمان
شیرزن چون تو قافلهسالار
چرخ گردون نداده است نشان
به تو نازنده بوالبشر آدم
سرفراز از تو مادر انسان
احتجاجت تمام روشنگر
سخنت جمله گوهر رخشان
ز آتشین نطق و آه آتشبار
شعله افکن به خرمن عدوان
جد پاک تو احمد مرسل
مام پاک تو سید نسوان
باب پاکت علی ولی الله
حامی شرع و ناشر قرآن
دو برادر تو را حسین و حسن
زیب عرش و گل ریاض جنان
اینچنین انتساب و دوده پاک
نیست در عرصه زمین و زمان
بلده طیب خدای غفور
میدهد میوه این چنین شایان
صبر و ایمان و حلم و بندگیش
بر خلوص و کمال او برهان
در ره حق مسلم التسلیم
راضیه در رضایت یزدان
داغ جد دید و مهربان مادر
مرگ باب و برادر چون جان
بعد از آن دم که کربلائی شد
دید سوگی که گفتنش نتوان
جسم پاک برادرش بیسر
دید روی زمین به خون غلطان
پس اسیری کوفه دید و دمشق
این مصائب کجا بود آسان
نامه خوننگار کرب و بلا
شد ز زینب به هر طرف عنوان
ای عجب زین برادر و خواهر
ز اتحاد و تحمل پیمان
وی عجب زین دو رهرو چالاک
او به سَر، این به پا شده پویان
آن سر نی، نوای حق در داد
دین به تفصیل داد، داد بیان
آفرین خدای بر زینب
هم درود و سلام بیپایان
او پیامآور شهیدان بود
کرد روشن حقایق پنهان
اهل بیداد ظلم رسوا کرد
کرد کاخ یزیدیان ویران
حق آل رسول روشن شد
از بیانات او به خلق جهان
بارالها به حرمت زینب
کن نظر بر فضائلی ز احسان
استاد حبیبالله فضائلی
***